۷۹ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۳ ثبت شده است

229، گلداری!

امروزمادرگرام به خاک گلهای من نگاه کرد و گفت
واقعا انتظارداری بااین خاک سفت و خشک
گلها رشد کنن؟!
گفتم هرروزآبشون میدم.
گفت دیدم کاکتوسهاروغرقاب میکنی!
+من خیلی تو گلکاری و گلداری بی استعدادم!




این گل رو من نکاشتما! کار مادر گرامیه.
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو

228، مسئولیت

مسوولیت زاده توانایی نیست.

زاده آگاهی است،

زاده انسان بودن است.
۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
مریم بانو

227، آلوچه ی نوبرانه

امروز مادر گرامی از باغ چه مقادیری آلوچه چیدن و آوردن خونه.

در واقع اولین بار بود که آلوچه میچیدن. توت فرنگی چیده بودن قبلا.

و من آلوچه ها رو شستم و با سبزیجات موسوم به "دلال"

که برای ماست و نارخاتون و ترشی استفاده میشه خوردم.


+ جای همه ی دوستان خالی.

++ به جهت جلوگیری از فحش خور شدن

و بازی نکردن با روح و روان دوستان

از گذاشتن تصاویر مربوطه صرفنظر می کنم!

:)





۱۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو

226، برادر مرزبان!!!

دوستان راستی کسی چرا نپرسید برادر من، محل خدمتش کجا شده؟!

عرض به حضور شریفتون که ایشون حدود یک هفته قبل از تقسیم نیروها

رسته شون عوض شد و از مرزبانی به یک جای دیگه که اسمش نمیدونم چیه تغییر پیدا کردن!

از کل پادگان 600 نفری کمتر از 50 نفر اینطوری شدن.

بعد ایشون الان در شهری حدود 20 کیلومتری شهر ما در حال انجام خدمت مقدس سربازی هستن

به صورت پارالمپیک!

یعنی کارشون اینه که صبح تا 2 بشینن و از مردم موبایل تحویل بگیرن و اسمشونو یادداشت کنن!

خسته نباشن واقعا!!!

دیروز اومد خونه، چاق هم شده تازه! اینجا قابلمه روهمراه غذا میخورد هم چاق نمیشد،

بس که تحرک داشت!

حالا الان مجموعا روزی صد قدم راه نمیره! واقعا دست مریزاد باید گفت به اینجور خدمت به میهن!

این بود آرمان های ما!؟



۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو

225، سفارش خوشنویسی

امشب یکی از بستگان اومد و بهم سفارش کار خوشنویسی داد، اونم روی پارچه.

برای بقچه های سفره صلواتشون میخوان اسماء چهارده معصوم رو بنویسن و گلدوزی کنن.

مرجله ی نوشتنش با منه. باید بگم که برای کار اول خیلی عالیه و حس خوبی بهم میده.


به قول دوست عزیزم مریم روستا مردمان قدیم هنر نذر میکرده اند.



۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو