تا حالا شده توی شرایطی باشین که حس کنید هیچ روزنه ی امیدی نیست؟
تا حالا شده هر بار که خواستین حسن ظن داشته باشین بفهمین اشتباه کردین؟
تا حالا شده به بهبود شرایط هیچ امیدی نداشته باشین؟
خب این شرایط هفته ی اخیر من بود که تمام شده البته.
تا حالا شده توی شرایطی باشین که حس کنید هیچ روزنه ی امیدی نیست؟
تا حالا شده هر بار که خواستین حسن ظن داشته باشین بفهمین اشتباه کردین؟
تا حالا شده به بهبود شرایط هیچ امیدی نداشته باشین؟
خب این شرایط هفته ی اخیر من بود که تمام شده البته.
گفتم که همه ی ما توی زندگی آسیب هایی دیدیم، دلمون بارها و بارها شکسته، رنج کشیدیم، اشک ریختیم و ....
بعضی هامون عبور کردیم و بعضی هامون هنوز این آسیب ها رو با خودمون حمل میکنیم.
قرار بود یک بحثی داشته باشیم و ببینیم چطوری میشه این بار درد و رنج رو بزاریم زمین.
روز عید عمه جانمان زنگ زدن و ما رو دعوت کردن به صرف توت خوری!
یک درخت توت سیاه خیلی بزرگ دارن که درختشو از خونه ی ما برده بودن.
بعدش رفتیم باغ تا خیار و توت فرنگی بچینیم.
توی راه یک درخت گلابی دیدم، با خودم گفتم کاش ما هم درخت گلابی داشتیم!
باغ که رفتیم دیدم که ما هم درخت گلابی داریم و کلی هم میوه داره.
(یعنی هوش و حواس رو داشته باشین که یادم نیست چی توی باغ داریم!)
شب هم که دوباره رفتیم منزل عمه جان به صرف شام.
+ این جوجه چند روزه ی ناز، تقدیم به دوست نازنین و جوجه دوستم. :)
من میخوام یک شبکه ی ماهواره ای بخرم!
چیه؟ چرا اینجوری نگاه میکنید؟ نمیاد بهم؟!
ازین شبکه ها که کلا یک نفره هست، یکی دوربین رو روشن میکنه میشینه جلوش،
بعد میره سر دوربینو میچرخونه باز میاد میشینه جلوش و حرف میزنه.
ایده هم دارم براش که چیکار کنم. میخوام بگم من روانشناس هستم!
یک شماره تلفن بدم، ملت زنگ بزنن، مشکلاتشونو بگن، منم روانکاویشون کنم!
مگه من چی کم دارم ازینایی که روانشناسی میکنن توی ماهواره!؟ هوم؟!
خیلی هم شیک و مجلسی هست!
شمام بگید دوستتون توی ماهواره کلی برو بیا داره! کی به کیه اصن؟!
والا...
+ چند وقت پیش منزل یکی از اقوام، بعد صرف ناهار، در حال تماشای یک روانشناس در ماهواره! :
خانومی زنگ زده میگه من با شوهرم دوست بودیم و بعدش ازدواج کردیم.
قبل ازدواج، زمان دوستیمون به من وفادار بود و با کسی دیگه رابطه نداشت.
اما الان داره به من خیانت میکنه. خیلی آشفته ام. چیکار کنم؟ مشکل از کجاست به نظرتون؟
پاسخ خانوم روانشناس!!!:
خب عزیزم مشکل این بود که تو باهاش ازدواج کردی. دلیل خیانتش به تو ازدواج کردنتونه!!!
( باور کنید همینو گفت و بعدشم ما انقدر خندیدیم که بقیش رو نشنیدیم.)
++ برگردیم سر شبکه ی خودمون! من یعنی اندازه ی این خانومه هم بلد نیستم مشاوره بدم ؟!
داشتم میگفتم، یک شبکه میزنم، روزی 2 ساعت هم بیشتر برنامه نمیزارم که کلاس کار حفظ بشه،
شما هم خواستید زنگ بزنید مشاوره بگیرید. اسمش رو هم میزارم: " مریم شو!" (maryam show)!!!