+ شنیدم که بعضی میگن "فالاچی" یک دروغگوی بزرگه و.... اصلا به اینها یا حتی کتاب معروف "مصاحبه با تاریخ" و حتی تر! بخش چاپ نشده ی کتاب که مصاحبه با شاه ایران بود و به صورت جزوه ای بعد انقلاب چاپ شد و همه دیدن؛ کاری ندارم. بحث در مورد "مادرسالارهای اندونزی" هست که بالا توضیح دادم.
2- خانوم " تونی گرنت" یک روانکاو یونگی هست که تو کتابش به اسم " زن بودن" زن های آمازونی رو توصیف می کنه. دوشیزگانی بودند در اسطوره های قدیمی که جنگجویان قدرتمندی بودند و اسب بدون زین سوار می شدن و ...
3- حتما شما هم اطرافتون ازین زن ها دیدین. زن هایی که اختیار کل امورات زندگی دستشونه. تو منطقه ی جغرافیایی ما ازین زن ها زیاد هستند؛ زن هایی که به خاطر ثروت و قدرتشون اصلا نمیشه دست کم گرفتشون. زن هایی که به سادگی با تاکسی تلفنی میرن بنگاه معاملات املاک و ویلا معامله می کنن. زن هایی که همه ی خریدهای خونه، همه ی درآمد خونه و.... دست خودشونه. تو خانواده ی ما هم ازین زن ها کم نیستن.
4- این زن ها از موفقیت در دنیای مردانه لذت می برن، ازینکه بهشون بگن ده تا مرد رو حریفن لذت می برن، به راحتی می تونن کسب درآمد کنن. به سختی کسی بتونه حقشون رو بخوره و قسر در بره. آمازون بخشی از وجود هر زنی هست که باید در تعادل با سایر بخش ها باشه، وگرنه کار رو به همین جایی که گفتم می رسونه. سوال اینه که این زن ها آیا آرامش دارن؟
5- من زنی رو میشناسم که خیلی راحت با ثروت و قدرتی که داشت؛ می تونست به یک زن آمازونی تمام عیار بدل بشه. اما این کارو نکرد. گذاشت که جایگاهش به عنوان یک خانوم حفظ بشه و تدبیر امورات زندگی به عهده ی همسرش باشه. هم خودش راحت تر و با آرامش بیشتری زندگی میکنه؛ هم همسرش و هم بچه هاش...