کربلا رفتن تجربه ی عجیبیه.

بنظرم هر کسی توی زندگیش حداقل باید یک بار هم که شده بره کربلا.

همه جای اون سرزمین، تیکه تیکه ی خاکش خاص و منحصر بفرده.

اما من بیشتر از همه جا با تل زینبیه احساس نزدیکی میکنم.

جنس نگرانی زنانه ای که روی تل ایستاده و به جریانات میدان نبرد و حوادث در حال وقوع نگاه میکنه،

عزیزانی که بدرقه میکنه،

شهدایی که به استقبالشون میره،

یقین به امام زمانش و راهی که داره میره،

کیفیت نقشی که هیچ مردی نمی تونه ایفا کنه...


+ چون احتمالا می پرسید، من 21 سالم بود که رفتم کربلا. شب نیمه ی شعبانی توی حرم حضرت عباس بودم.