بچه که بودم
یعنی حدود 5-6 سالگیم
تلویزیون بعد اذان ظهر و مغرب نماز پخش میکرد.
بعد اذان ظهر نماز جماعت یک جشن عبادتی بود
و بعد اذان مغرب یک پسر کت و شلواری که توی محراب نماز میخوند.
منم صدای اذان رو که میشنیدم
بدو بدو چادرمو سرمیکردم و وامیستادم رو به تلویزیون همراه با اونا نماز میخوندم.
فقط هم نماز ظهر و مغرب!
یک سال بعد مامان گفت که باید چند رکعت نماز بخونم و ....
+ یادمه یک بار همین داداشم که الان مرزبان شده،
وسط نماز من با روروک میره سمت تلویزیون
و آنتن تلویزیون خراب میشه و کلا برفک نشون میداد!
چقدر من گریه کردم اون روز! :)
یادش بخیر....