1- دوستی تعریف میکرد که آقایی ازش خواستگاری کرد. دوستم با پدرش صحبت کرد در مورد اون آقا.
پدر گرامی دوستم فردا صبح از محل کارش بهش زنگ میزنه و میگه که دخترم! به نظرم بهتره بگیم نیان!
رفتم پروفایل فیس بوکش رو چک کردم. به نظر خیلی آدم خوبی نیست. هرز هم میپره گاهی!!!... و تمام!
+ خلاصه گفتم دوستان حواستون به اعمالتون توی دنیای مجازی باشه!!! خودم هم البته!!!
2- همسایه ی عزیزی داریم که چند سالی برای یه دونه پسرش دنبال همسر میگشت،
(خواستگاری من نیومدا! موضوع رو شخصیش نکنید!!! )
و دل خیلی ها رو توی این مدت با کارها و نظراتش شکوند. البته آدم خیلی خوبیه.
دست آخر رفت جایی خواستگاری. دختره اول با حجاب شبیه زنهای عربستانی اومد جلو
و اینا دیدن و ازونجایی که پسرشون اصرار داشت، پسندیدن به ناچار! و عقد کردن...
چند روز پیش عروس و داماد رو توی خیابون دیدم! خانوم وضعی ناگفتنی داشت...
+ خلاصه حواستون به دلهای مردم باشه که خدا جای حق نشسته!!!
3- به این کاکتوس میگن: زبون مادر شوهر!
تعبیرش هم اینه که زبون مادر شوهر اگر خوب باشه گلهای به این زیبایی داره
و دُرّ و گوهر می افشاند مادر شوهر عزیز تر از جان!
اگر هم بد باشه که گفتن نداره! کاکتوسه خب!!! :|
4- این هم کاکتوس دیگر تقدیم به همه ی عزیزان. گل های من خشک شده. :(
اینا کاکتوس های دست پرورده ی مامانه.