فیروزه ای
خواهش میکنم.
مثلا نمیخواستم نظربدما
ببین چقدر نوشتم :))
فیروزه ای
تمام حرفم اینه. البته به نظر من
اون زن یادش نرفته چه رفتاری باش داشته و به نظرم رفتار زشت اون آقا فراموش نمیشه، اما روحش بزرگ شده، چیزای دیگه براش مهم هستن. بخاطر همین اون غم توش حل شده.
میدونی یه چیزی تو مایه های آب و نمک. وقتی حل میشن، دیگه نمکِ دیده نمیشه. هر چی این آب بیشتر باشه، شوریش کمتر میشه اما بازم اون نمکِ داخل آب هست. حتی اگر دریا باشی و یه قاشق نمک ریخته باشن داخلت. البته اون موقع دیگه اصلا به اون نمکِ توجه نمیکنی. وواست مهم نیست. خیلی چیزای مهم دیگه هست که با اونا سرگرمی.
اما اگر آدم، روحشو بزرگ نکنه دایم به همون یه ذره نمک فکر میکنه.
فیروزه ای
فیروزه ای
فیروزه ای
سارا سادات
๑فاطمـ ـه๑
آقای روان پریش
گمشده ام
خب بخاطر همین میترسیدم که بخوره! o_O