من 5 سال اول زندگیم نه مهد کودک رفتم، نه هیچ کلاسی.
همه ی وقتم با پدر بزرگ پدرم و پدر ربزرگ مادری خودم میگذشت.
سالهای بعد هم تا 19 سالگی، کلا روزای تعطیل، آخر هفته ها و ....اغلب پیش پدربزرگم بودم.
روزهایی که گاهی انقدر دور به نظر میان که انگار خواب و رویا بودن.
خلاصه از اثرات اینجوری بزرگ شدنه که من اینجوری همش خاطره و نقل و ... میگم.