مهاجرت زمستانیشون رو به جنوب دریای خزر انجام می دن و میان اینجا.
روال هم اینجوریه که چندتایی شون زمستون سال اول میان و میمونن اینجا.
بعد اتمام فصل سرد، اگر برگشتن؛ سال بعد تعداد بیشتری مهاجرت می کنن.
اگر نه به یک جای دیگه مهاجرت می کنن.
چند سالی هست که به دلیل نامناسب بودن زیستگاه زمستانیشون ( علتش رو الان یادم نیست)؛
مهاجرتشون به این سمت هست.
یکی دو سالی میرفتن یک آب بندونی توی "لنگور" که شکارچی ها حسابی از خجالتشون در اومدن.
چند سالی هست که میرن سمت سرخرود؛ اونجا آب بندون( یا همون تالاب) نداره؛
بلکه زمین های کشت برنجه که تو زمستون مورد بهره برداری قرار نمی گیره و پر از آبه.
فعلا که اینجا اوضاعشون خوبه.
ما امروز رفته بودیم تماشاشون کنیم.
صدای آوازشون واقعا زیباست.
اما
چیزی که از پارسال تا امسال تغییر کرده بود،
یکی اینکه تعداد قوهای پارسال چندبرابر قوهای مهاجر امسال بود.
پارسال محوطه محیط بان داشت.
تعداد مردمی که میرفتن تماشای قو پارسال کمتر بود و اکثرا آدم های آرومی بودن.
امروز کلی آدم اومده بودن عکس فیس بوکی بندازن!
امسال یک سری آلاچیق و نیمکت بتونی و دکه ی فروش خوراکی و... هم اضافه شده بود.
طبعا به چنین جایی نمیگن زیستگاه طبیعی!
احتمالا سال بعد تعدادشون کمتر و کمتر میشه و دیگه نمیان این طرفا.
:(
صدای مردم هم یکم دیگه همّت کنن از صدای قو ها بیشتر میشه !
معلوم نیست مردم اومدن دیدن قوها ، یا قوها دیدن مردم !
+ولی پشمک فروشش باعث شد بعد چند سال دوباره طعم پشمکو بچشم !
++ به چشم فرصت گردشگری و کسب درآمد هم اگر درست بهش نگاه بشه ، لازمش اینه که امنیت قوها رو تو یه تالاب خوب تامین کنن برای مهاجرتشون (به جای زمین کشاورزی) ، و مردم هم از دور بیان بی سر و صدا با دوربین نگاه کنن! متاسفانه حتّی به چشم توریستی هم درست نگاه نمیشه ، نگاه محیط زیستی که به جای خود!