من هم مثل هم ی بچه ها ترم اول هم اتاقی هامو خودم انتخاب کردم.
یکیشون بعد از ترم اول، یک دوستی پیدا کرد و باهم اتاق گرفتن.
اون یکی هم انتقالی گرفت و رفت شهر خودشون، دانشگاه صنعتی اصفهان.
من موندم و حوضم!
یکی از دوستام برام یک هم اتاقی پیدا کرد که انصافا دختر خیلی خوبی بود
و من تا آخر کارشناسیم باهاش هم اتاق بودم.
اما مشکل این بود که ما دو نفر بودیم و کم ظرفیت ترین اتاق خوابگاه 3 نفره بود.
که این مشکل هم سریع حل شد.
هم اتاقی من معماری میخوند و توی قانون خوابگاه ما،
معماری ها و طراحی صنعتی ها به خاطر داشتن میز کار و و وسایل زیاد، 1.5 نفر محسوب می شدن.
0.5 نفر هم که نداشتیم!
پس ظرفیت اتاق رو بستن و تکمیل!
+ بقیشو بعدا می نویسم. الان حسش نیست.
در کنار سختی هاش البته