امیدوارم که به خوبی و خوشی تمام بشه.
کلییییی کسری نمره خوردم! :(
کلی هم استرس کشیدم.
اما امیدوارم که به زودی تمام بشه.
+ تهران که رفته بودم برای مجوز دفاع، کارم گیر یه کارمندی بود که افتاده بود سر لج!
یکی دیگه واسطه شد و باهاش حرف زد. اما بازم قبول نکرد.
نفر دوم به من گفت خب بیخیال این جلسه امروز شو.
کارتو بزار برای جلسه ی دوهفته ی بعد. من گفتم نه و بازم اصرار کردم.
به من گفت شما .... همتون سرتق هستید! ( این رشته ی من بود! فمینسیت نباشید :) )
++ من کارو تا 7.5 شب توی دانشگاه تمام کردم، فرداش برگشتم خونه.
مفصله و خارج از حوصلتون که براتون تعریف کنم.
+++ فکر کنم من واقعا همونجوری هستم که اون کارمند دومی گفته.
وقتی چیزی رو بخوام کوتاه نمیام معمولا.
آیا این خوب است یا بد!؟