این پست ناقص هست

من برم آزمونم رو بدم میام کاملش میکنم.

فعلا این رو بخونید تا من برگردم

دکترا نمیخوانم: ساعت رولکس برای شکم گرسنه


+بعدا نوشت:

1- خیلی تاسف خوردم کسانی رو دیدم که از زور بیکاری اومده بودن امتحان دکتری بدن. یک سری شون رو کم و بیش میشناختم. من کسی هستم که تا ترم 7 لیسانس تصمیم نداشتم ارشد بخونم، چون تا اون موقع همه ی درسهای رشته م رو یک اندازه دوست داشتم و هیچ کدومش برام انقدر magic نبود که بخوام ادامش بدم، تا ترم 7 که دینامیک سیالات برداشتم و ... هنوزم تصمیم ندارم دکتری بخونم.

2- خیلی ها رو می شناسم که به صرف اینکه استاد راهنما رییس دانشگاه و مدیر گروه و ... بوده به راحتی تو مصاحبه دکتری قبول شده و تاسف باره که طرف کلا پایان نامه ارشدش رو هم بلد نیست و کنتراتی دو ماهه جمعش کرده! دقیقا جمعش کرده! سوال اینه که این آدم استاد بشه چی از آب در میاد؟

3- بیاید بپذیریم که خیلی هامون سواد و دانش لازم برای این که تحصیلاتمون رو ادامه بدیم نداریم. انقدر باگهای یادگیریمون زیاد هست که امکان اینکه استاد درست درمونی بشیم خیلی کم هست. به طور جدی فکر میکنم خیلی ها اگر استاد بشن شبیه خیلی از همین استادهای بی سواد دوروبرمون میشن.

++ میدونم متن کمی تند بود، نظر شما چیه در این مورد؟


+++ اگر فرصت داشتید، نظرات بقیه دوستان رو هم زیر این پست بخونید.