بدون شک بی نظیر ترین غزلیات فارسی سروده ی سعدی هستند.

در مورد عروض و قافیه و .... من تخصصی ندارم که بحث کنم.

اما عاشقانه هایی خارق العاده هستند این غزلیات.

این غزل رو در کتابی خوندم که در توصیف عشق حضرت خدیجه سلام الله علیها

به پیامبر خاتم صلوات الله علیه سروده شده:

مـن از آن روز که در بنـــــد تـــوام آزادم

پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم

....

یا این غزل بی نظیر:

 بیا بیا که مرا با تو ماجرایــــــــی هســت

بگوی اگر گنهی رفت و گر خطایی هست

....

و خیلی موارد دیگه که همه به خاطرمون داریم. انتخاب من از غزلیات سعدی:

گرم بازآمدی محبوب سیم اندام سنگین دل

گُـل از خارم بـرآوردی و خـار از پا و پا از گِـل

....

تا میرسه به این شاه بیت:

ز عقل اندیشه ها زاید که مردم را بفرساید

گرت آسودگی باید برو عاشق شو ای عاقل


+ استادی داشتیم که میگفت برای تجربه ی عشق الهی باید آماده بشید.

یکی از شرط های آماده شدن اینه که یک عشق زمینی رو تجربه کنید.

یعنی انقدر از خود گذشتگی داشته باشید که بتونید یک معشوق یا معشوقه ی زمینی رو

با همه ی ضعف ها و نواقصش دوست داشته باشید. پاک ببازید  و بازهم راضی باشید...