سوم دبستان اولین سالی بود که به ما اجازه میدادن با خودکار بنویسیم.

برای خودش کلی پرستیژ داشتش! :)

سال سوم که تمام شد، مادر منو فرستاد کلاس خوشنویسی.

نگران بود که خطم خوب نیست! من 3 ماهی رفتم کلاس و خطم خوب شد برای تحریری نوشتن.

همیشه یه جایی ته ذهنم دوست داشتم برم کلاس نستعلیق.

هی منتظر بودم فرصتش پیش بیاد که پیش نمیومد!

دیگه امسال تابستون با اینکه کلی کار داشتم، دل رو به دریا زدم و رفتم ثبت نام کردم.

تجربه ی خیلی خوبیه برام.

آدم هایی از همه ی سنین

پدرها با دختراشون که کلاس اول رو تموم کردن، با هم میان کلاس که خطشون خوب بشه.

مشق نشون دادنشون و ذوقشون وقتی استاد تشویقشون می کنه.

ایراد گرفتن چند تا بچه دبستانی از من که چرا با خط تحریری شروع نکردی!؟

و اشکال گرفتنشون از تمرین کردن و قلم دست گرفتن من.

استاد و آرامشش و حوصله و صبرش.

دخترایی که همشون از من کمتر درس خوندن، اما ممتاز هستن

و من بهشون گفتم که منم مثل شمام و درس نمیخونم!

( دیگه نگفتم فبلش چقدر خوندم! :|)


+ زمستون به خاطر دفاغم نتونستم برم. دیروز به استادم زنگ زدم،

گفت از بعد تعطیلات دوباره کلاس برگزار میشه. کلی ذوق کردم. :)