548، یک روز پرکار

1- امروز کلی کار داشتم، صبح تا ساعت 1.45 بیرون بودم و مشغول کار و حسابی سرگرم. بعد هم اومدم ناهار و شاگردم اومد. راستش تا حالا به کسی مشتق درس نداده بودم! برای همین فکر میکردم شاید فراموشم شده باشه، اما شاگردم موقع رفتن کلی ذوق زده بود که چقدر مشتق آسونه و من چقدر خوب براش توضیح دادم مطلب رو. حالا تا امتحانش بازم میخواد بیاد. دانشجو هم دانشجوهای قدیم!

2- این روزها همه سخت مشغول بافتنی هستن، مریمی اما چپ دسته و بافتنی بلد نیست. به جاش کارهای خونه رو انجام میده، تمیزکاری میکنه، مرتب میکنه آشپزخونه رو، جارو میکشه تا مادرش دونه دونه براش مانتو ببافه.

3- همیشه طوری زندگی کنید و طوری کار کنید که وقتی از رابطه با کسی یا از محیط کاری خارج شدین، هیچ کسی به هیچ طریقی نتونه جای شما رو پر کنه. طوری که مدیر شما همیشه حسرت از دست دادنتون رو بخوره و شریک عاطفی تون همیشه غصه بخوره که چرا لیاقت نگه داشتن شما رو توی رابطه نداشت. راهش رو حتما می تونید پیدا کنید. بهش فکر کنید. :)

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مریم بانو

547، توانمندی زنانه

دوست صمیمی ما این نزدیکی ها نیست

و ما اغلب با چت با هم ارتباط داریم و گهگاهی تلفنی حرف میزنیم با هم.

 وقتی چت میکنیم، خیلی جالب همزمان راجع به 3 یا 4 موضوع  حرف میزنیم،

بدون اینکه بحث ها همپوشانی پیدا کنن.

و هر کدوم رو هم به نتیجه می رسونیم و صحبت رو تمام میکنیم.

همیشه حداقل دو تا مورد هست برای حرف زدن!

به این میگن توانمندی زنانه! :)

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱
مریم بانو

546، تصمیم کبری!

1- خیلی اوقات ما کارهایی رو انجام نمیدیم، به بهانه اینکه کارهای دیگه ای داریم و عملا مدتها تو زندگیمون درجا می زنیم. یک مثالش اینه که مثلا به بهانه ادامه تحصیل، یا قصد ادامه تحصیل داشتن، دنبال کار نمی ریم و یا اگر می ریم کار پاره وقت و سرگرمی و از تصمیم درست گرفتن تو زندگی مون باز می مونیم. یعنی به این قصد که میخوایم کاری رو انجام بدیم، کارهای دیگه رو انجام نمیدیم.

2- حالا از یک جنبه دیگه به این موضوع نگاه کنید. ما قراره کاری رو انجام بدیم، عاقلانه اینه که ازین شاخه به اون شاخه نپریم و تمام وقت و فکرمون رو بزاریم برای انجام اون کار. یعنی مثلا اگر قراره ادامه تحصیل بدیم، سرکار نریم. ( دوستان پزشک من که میخوان امتحان تخصص شرکت کنن، به هیچ عنوان مطب نمیرن و معتقدن وقتی قراره درس بخونیم، باید تمام وقت درس بخونیم و خودمون رو با کارهای دیگه مشغول نکنیم.).

3- به دو تا مورد بالا دقت کنید. چالش مهمیه. خیلی از ماها درگیرش هستیم. سوالی که همیشه برای من هست، اینه که بالاخره راه درست چیه؟ آیا همیشه جواب این مسئله یک چیزه؟ یا بسته به تعریف اهداف و اولویت های زندگی، جواب این سوال متفاوت خواهد بود؟


۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱
مریم بانو

545، رابطه

این تصویر رو از صفحه اینستاگرام متمم برداشتم، کاملا بهش اعتقاد دارم. دوستی میگفت بعضی رابطه ها مثل کنسرو هستن، تاریخ مصرف دارن. اگر بعد از انقضای کنسرو بخوریش، مسمومت میکنه. حکایت خیلی از رابطه ها هم همینه.


۷ نظر موافقین ۴ مخالفین ۱
مریم بانو

544، از یک جایی به بعد...

از یک جایی به بعد دیگه حوصله نداری چیزی رو توضیح بدی، اجازه می دی هر کسی هرجوری خواست فکر کنه.

از یک جایی به بعد دیگه برات اهمیتی نداره که ابله فرض بشی، کار خودت رو میکنی و کاری به کار کسی نداری.

از یک جایی به بعد  آدم انگاری سِـر میشه، بی حس میشه، دیگه خیلی چیزها ناراحت یا خوشحالش نمیکنن.

از یک جایی به بعد دیگه خیلی چیزها مهم نیست، خودت مهم هستی و  کارهایی که دوست داری انجام بدی.

از یک جایی به بعد...

۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱
مریم بانو