می دونستید که به سگ ها استخون گوسفند یا شتر قربانی شده رو نمیدن که بخوره؟!
می دونید چرا؟!
می دونستید که به سگ ها استخون گوسفند یا شتر قربانی شده رو نمیدن که بخوره؟!
می دونید چرا؟!
همیشه به آدم هایی که ثروتمند هستند، و از ثروتشون در راه خدا استفاده می کنند، حسودیم میشه.
تنها دلیلی که گاهی دلم میخواد پول داشته باشم، همینه. که بتونم به بقیه کمک کنم.
همیشه از خدا میخوام که اگر بهم مالی یا چیزی داد؛ جنبه ش رو هم بده.
ظرفیتش رو هم بده که در راه درست ازش استفاده کنم.
من مشکل مالی خاصی توی زندگیم ندارم و خیلی طعم نداری و بی پولی رو نچشیدم.
اما دلم میخواد که پول داشته باشم تا بتونم به خیلیا کمک کنم.
به کسانی که خونه ندارن کمک کنم تا خونه بخرن.
برای کسانی که جهیزیه ندارن تا عروسی کنن جهیزیه بخرم.
برای کسانی که بیمارن دارو بخرم و هزینه های درمانشون رو بدم.
هزینه های تحصیل کسانی که واقعا توانایی و استعدادش رو دارن،
منتها به دلیل مشکلات مالی نمی تونن درس بخونن رو پرداخت کنم.
ای کاش که می شد این کار ها رو انجام بدم.
+ همه ی این هایی که گفتم، و کارهای بی شمار دیگه ای ازین دست،
جزو چیزهاییه که جدا به خاطرش به پدربزرگم غبطه میخورم.
ای کاش الان هم بود و به خیلی ها کمک می کرد.
++ یکی از زارع ها که توی زمین پدربزرگ خیار کاشته بود،
بعد برداشت محصول اومد برای تقسیم محصول و حساب و کتاب.
پدربزرگم دعوتش کرد توی اتاقش، براش چای ریخت و نشستن به حرف زدن.
زارع گفت که دارم میرم مشهد چند روز دیگه.
موقع رفتن پدربزرگ بهش گفت کل نایلون های خیار رو بردار و برو.
سهم من هم مال شما. زیارتت قبول باشه.
+++ این روزها چقدر ما به آدم های این چنینی احتیاج داریم...
حتما این جملات روانشناسی بازاری رو زیاد شنیدین که:
هیچ وقت برای موفقیت دیر نیست!
همیشه میشه شروع کرد!
امروز شروع جدید من است!
ما قدرت بی انتها برای کسب هر نوع موفقیتی داریم!
همیشه می تونیم اراده کنیم و شروع کنیم و با تلاش و پیگیری و پشتکار به اونچه که میخوایم برسیم!
و...
"مریم" یک نام دخترانه هست که در اغلب زبان ها به صورت های مختلف وجود داره
و قرن هاست که ازین نام برای دختران استفاده میشه.
نام حضرت مریم مادر حضرت مسیح، 35 بار در قرآن مجید اومده.
اما این کلمه عربی نیست و از زبان های قدیمی تری وارد زبان عربی شده.
بعضی میگن که این کلمه ریشه ی " عبرانی" داره و به معنی " خدمتگزار معبد" هست.
بعضی معتقدند که این کلمه ریشه ی "سریانی" داره (زبان مردم قدیم سوریه)
و یک کلمه ی مشتق به صورت " مر (به ضم میم) + یم (به فتح یاء) هست.
" مر" به معنی علم و " یم" به معنی دریاست و " مریم" یعنی "دریای علم".
+ مریم خانومی که ما باشیم، وقتی به دنیا اومدیم، دو تا گزینه برای اسممون روی میز بود: سوفیا و مریم.
که نهایتا اسم ما " مریم" انتخاب شد. :)
در دل باغ در عصر روز سیزده فروردین رو به این منظره بنشینید.
و چای نوش جان کنید.
+ بالاخره زور عزیزان به ما چربید و عصر برای مراسم کاهو خوران
که از 50 سال پیش سنت عصرهای 13 خانواده ی مادری ست،
ما رو به باغ بردند. ما هم بس که سردمان بود، نشستیم چای خوردیم.
آلوچه ی نوبرانه هم خوردم به نیت تک تک دوستان.
++ بعد گفتند که سبزه رو باید در آب جاری انداخت!
ما رو بردن آب بندون که سبزه هامونو بندازیم توی آب. (میدونید چیه دیگه؟!)
این بزرگترین آب بندون منطقه ی ماست و 600 هکتاری میشه.
پر از نیلوفر آبی و بسیار زیبا بود. عکس هم گرفتم.
منتهی من عکاس حرفه ای نیستم و عکس ها خوب نشد.
سبزه ها رو انداختیم توی آب و برگشتیم.
عکس نوشت: خروسی که در عکس اول ملاحظه می فرمایید،
به همراه چند تایی مرغ و جوجه توی باغ میچرخن و آفات و کرم ها رو میخورن.
که از سم و مواد شیمیایی برای مقابله با آفات استفاده نشه و محصولات سالم و ارگانیک باشن.