۱۰۶ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

180، جوان هنوز بی کار!

ازونجایی که بنده هنوز کاری پیدا نکردم،

و با مهارت های قبلی هم کاری دستمون رو نگرفت،

(جز یه مورد آشپزی واسه یه سرایدار که کارش از اواخر خرداد شروع میشه!)

مهارت های جدیدی رو امروز عرض میکنم خدمتتون. اگر کاری سراغ داشتید ما رو خبر کنید! :)

+ فقط اینکه این دسته رو به professionality سری اول نمی تونم انجام بدم!


1- رانندگی، از سالی که گواهینامه گرفتم کلا 3-4 بار رانندگی کردم واین نشون میده که خیلی بلتم!

اگر خودم ماشین بیارم حق الزحمه ی بیشتری میخواما! ناگفته نماند که ماشین دنده اتومات ترجیح داره برام!


2- تهیه انواع ترشیجات، زیتون پرورده، مرباجات، انواع سالاد و ... به صورت حرفه ای؛ تحویل با پیک موتوری!


3- کارگری در باغ آلوچه جهت چیدن میوه ها. این یکی رو تا ماه آینده بیکارما! بعدش جایی قول دادم برم آلوچه بچینم!


4- تخصص ویژه در دوخت دکمه و بخیه جوراب، به حدی که لباس ممکنه پاره و کهنه بشه، اما دکمه نمیفته!!!


5- تخصص در مدلسازی آلودگی های زیست محیطی


6- مشارکت در پخت پیتزا متری در خانه.


++ کاری بود بنده رو خبر کنید تا پس از توافق مالی شروع به کار کنم. :)))




۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو

179، حروم خوری خوشمزه است!

توی شمال یک سری زمین هست،
موسوم به زمین های انقلابی!
قضیش اینه که یه عده ای بعد انقلاب رفتن و زمین های عده ی دیگه ای رو
 که به قول خودشون فئودال! بودن رو گرفتن واسه خودشون!!!
این زمین ها سند نداره و حتی متری کمتر از قیمت موکت به فروش میرسه!
(یه وقتی زمین مفت توی شمال به پستتون خورد، فکر نکنید فروشتده گاگوله، زمینش انقلابیه!)
چند سال پیش یکی ازین زمین داران انقلابی!
 میره پیش یک روحانی که به اصطلاح رایج قبل حج اموالش رو پاک کنه!
روحانی حین صحبت بهش میگه: خب زمین فلان جا سند هم داره؟
 میگه: نه. و خلاصه میگه که دست یک فئودال .... بوده و ما رفتیم حقمونو گرفتیم!
روحانی از قضا اون فئودال رو میشناخته!
گفته: شما پاشو برو! برو بزار ما به کارمون برسیم.
مال شما کلا اشکال داره، هر چی هم خمس و زکات بدی درست نمیشه!
مرد حسابی می دونی که زمین مال یکی دیگه هست، کشت میکنی میبری خونت میخوری،
به طرف میبندی که فئوداله!؟ حقت بوده بره زمینش رو بگیری؟!
.
.
.
آقا از محضر اون روحانی که حاضر نشده بود باهاش همداستان بشه، خارج میشه
 و میره یه شهر دیگه و این بار بدون اینکه چیزی به روحانی اون شهر بگه،
با خیال راااااحت خمس و .... رو حساب میکنه و میره مکه!
:)

+ عنوان از یکی از دیالوگ فیلم " عروسی خوبان" محسن مخملباف!

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو

178، حی علی تلویزیون!

بچه که بودم

یعنی حدود 5-6 سالگیم

تلویزیون بعد اذان ظهر و مغرب نماز پخش میکرد.

بعد اذان ظهر نماز جماعت یک جشن عبادتی بود

و بعد اذان مغرب یک پسر کت و شلواری که توی محراب نماز میخوند.

منم صدای اذان رو که میشنیدم

بدو بدو چادرمو سرمیکردم و وامیستادم رو به تلویزیون همراه با اونا نماز میخوندم.

فقط هم نماز ظهر و مغرب!

یک سال بعد مامان گفت که باید چند رکعت نماز بخونم و ....

+ یادمه یک بار همین داداشم که الان مرزبان شده،

وسط نماز من با روروک میره سمت تلویزیون

و آنتن تلویزیون خراب میشه و کلا برفک نشون میداد!

چقدر من گریه کردم اون روز! :)

یادش بخیر....


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو

177، قسم به روشنایی صبح

اولین بار که معنی واقعی "قسم خوردن" و اطمینان بهش رو فهمیدم

توی بازار کربلا بود.

از یک جوانکی که فارسی هم بلد بود،

روسری نخی میخریدم (همیشه دوست داشتم برم کربلا و برای خودم و بقیه روسری نخی انتخاب کنم)،

اول چند تایی روسری برداشتم و پولش رو حساب کردم

بعد دوباره چند تا دیگه برداشتم،

سرش خیلی شلوغ بود و حواسش هم نبود واقعا

خواستم پولش رو حساب کنم بهم گفت چند تا برداشتی؟

توضیح دادم که پول چند تایی رو اول حساب کردم؛ اینم پول بقیش.

گفت: اونا رو حساب کردی؟!

گفتم: بله.

به سمت حرم حضرت عباس اشاره کرد و پرسید: به ابالفضل؟

من فقط به نشانه ی تایید سر تکون دادم.

دیگه پول رو نشمرد و گفت: به سلامت!

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو

176، سلام بر حسین

کربلا رفتن تجربه ی عجیبیه.

بنظرم هر کسی توی زندگیش حداقل باید یک بار هم که شده بره کربلا.

همه جای اون سرزمین، تیکه تیکه ی خاکش خاص و منحصر بفرده.

اما من بیشتر از همه جا با تل زینبیه احساس نزدیکی میکنم.

جنس نگرانی زنانه ای که روی تل ایستاده و به جریانات میدان نبرد و حوادث در حال وقوع نگاه میکنه،

عزیزانی که بدرقه میکنه،

شهدایی که به استقبالشون میره،

یقین به امام زمانش و راهی که داره میره،

کیفیت نقشی که هیچ مردی نمی تونه ایفا کنه...


+ چون احتمالا می پرسید، من 21 سالم بود که رفتم کربلا. شب نیمه ی شعبانی توی حرم حضرت عباس بودم.


۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو