۳۵ مطلب با موضوع «تحلیلیات» ثبت شده است

149، شوهر یا عابر بانک!؟

شنیدین میگن خانوم ها عاشق خرید کردن و بازار گردی و ... هستن؟!

دوست متاهلی دارم که زنگ میزد به همسرش که برام پول بفرست دارم میرم خرید،

بعد برای تشکر میگفت: " جیبت پر پول بود عابر بانک همیشه فعال من!"

تازه اینها زوجی عاشق و واله و شیدای هم بودن.

اینکه بعضی خانوم ها همسر گرامی رو عابربانک فرض میکنن کمی تا اندازه ای درسته.

اما علت این موضوع چیه؟

اگر فکر میکنید که این یک مشکله، پس این رو هم می پذیرید که توی هر رابطه ای وقتی مشکلی هست؛

هر دو طرف مقصرن. اول بپردازیم به خانوم ها که نگید فمینیست هستیم ما.

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم بانو

138، تکینگی!

یکی از مسائل حل نشده ی هزاره ی سوم مسئله ی تکینگی در یک دسته معادلاته.

بزارید یک مثالی بزنم تا متوجه بشید تکینگی به چی میگن.

فرض کنید که شما با کسی دوست میشید؛ اول همه چیز آرام و خوبه. بعد از مدتی ناپایداری هایی ایجاد میشه.

مثلا شما توقعتون از دوستتون بیشتر میشه. در اینجا دوست شما دچار یک سری نقاط حل نشده و ... میشه.

مثلا یک حفره هایی توی دلش به وجود میاد.

بعد توقعات و انتظارات شما به صورت نمایی زیاد میشه. (تابع نمایی که میدونید چیه؟!)

این باعث ایجاد یک حالت بینهایت خالی میشه. یعنی یک حفره ی بزرگ و عمیق که هیچ جوره نمیشه پرش کرد!

+ حل مسئله ی تکینگی و به عبارتی حل این چاه عمیق یکی از هفت مسئله ی مهم علم هست

و برای حلش نوبل هم میدن حتی!

++ با دل آدم ها این کارو نکنیم. حتی اگر  دوستمون انقدر بزرگوار باشه

که همه چیزو بریزه توی خودش و صداش در نیاد،

باز هم اون جای خالی اذیتش میکنه!

+++ توی این پنجره های صفر و یکی بیشتر از هر چیزی حواسمون باشه که

پشت هر پنجره یک آدم نشسته با قلب و روح!

حواسمون باشه به آدم ها زخم نزنیم. حواسمون باشه با توقعات بیجا و بی اندازه

و قضاوت های به دور از انصاف ناراحتشون نکنیم. گاهی زخم ها دیر خوب میشن.

گاهی خوب میشن، اما جاشون باقی میمونه و آزارشون میده. خیلی حواسمون باشه. خیلی ...

۱۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
مریم بانو

131، امیدوارانه!

وقتی کسی از آینده حرف میزنه، یعنی بهش فکر کرده،

یا اقلا همون موقع داره فکر میکنه. یعنی به بهتر شدن آینده خوشبینه.

یعنی امید داره.

نا امیدی یعنی اینکه ما هیچ کاری نکنیم. همینجوری دور همی و الکی زندگی کنیم.

وقتی از ادامه ی رابطه با کسی نا امید میشیم، دیگه در مورد آینده و ... باهاش حرف نمیزنیم.

دیگه باهاش کل کل نمی کنیم. غر نمیزنیم. بحث نمی کنیم. بیخیال بیخیال میشیم.

+ حرف زدن نشونه ی خوبیه. چه تعریف باشه، چه جدل و بحث و نق زدن و ....

نشونه ی امیدواری به بهتر شدن اوضاعه. نشونه ی آینده ی بهتر.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم بانو

119، مادر شوهر؟!

1- حتما این جوک رو شنیدین که بعد از مقایسه ی زن دوستی مردهای آمریکایی و معشوقه دوستی مردهای فرانسوی، می رسه به مردهای ایرانی که با وجود زن و .... مادرشون رو از همه بیشتر دوست دارن!

2- چند وقت پیش سریالی آمریکایی می دیدم، در مورد زن های خانه دار. حدود 10 سال پیش تولید شده و به فراز و نشیب های زندگی چند زن خانه دار که همسایه ی هم هستند، می پردازه. جالبه که مردهای امریکایی هم دقیقا از همون الگوی مردهای ایرانی در مورد احترام به مادرشون پیروی می کنند و زن ها در هر صورتی باید با مادر همسرشون کنار بیان! 

3- از مفهوم روانکاوی مادری کردن، یعنی بی چشم داشت بخشیدن؛ یعنی بدون انتظار فداکاری کردن و همه ی مفاهیمی ازین دست.

4- اولین عشق هر پسری مادرش هست، اون هم نه وقتی که جوون هست و احتمالا جذاب. بلکه زمانی که کاملا ناتوانه و حتی نمی تونه قاشق برداره و غذا بخوره. مادر کسی هست که همه ی ناتوانیها و ضعف های فرزند رو می بینه و باز هم به اون بدون هیچ چشمداشت محبت می کنه و عشق می ورزه، (برای ما خانوم ها موضوع کمی متفاوته. ما بخشی از وجودمون مادر هست و ....باشه برای بعد! :)  )، یک زن وقتی بچه دارمیشه از همه وجودش به بچش میبخشه. مادر تنها کسی هست که همیشه و در هر شرایطی با وجود همه ی نقصها و کاستیهای فرزند، دوستش داره؛ حتی با وجود خستگی و کارو ... براش  وقت میزاره، بدون منت و چشمداشت! پس طبیعیه که این جایگاهی که مادر توی ذهن پسرش داره دست نیافتنی باشه و غیر قابل رقابت.

5- یادمون باشه میشه و گاهی باید برای همسرمون مادری کنیم، اما دقت کنیم که محبت و عاطفه ی کامل مادری رو ما به هیچ مردی نمیتونیم بدیم، جز بچه های خودمون، پس نمیتونیم باعشق مردی به مادرش رقابت کنیم. بهتره که جایگاه خودمون رو بدونیم و نخوایم برای همسرمون مادری کنیم. ما همسر باشیم کافیه. همین نقش رو خوب ایفا کنیم به قدر کافی عزیز خواهیم بود.

6- مسئله ای که اغلب ما خانومها فراموش میکنیم اینه که نمیشه چیزی رو بخوایم، اما جوانبش رو نه! نمیشه که ما بخوایم با مردی زندگی کنیم، اما خانوادش رو نخوایم سال تا سال ببینیم مثلا! بهترین کار اینه که ما به مادر همسرمون احترام بزاریم،دوستش داشته باشیم، دید بدی نسبت به حرفاش نداشته باشیم و اینو یادمون نره که همسر ما پسر مادرش هم هست و نسبت به اونها هم وظایفی داره و باید برای اونا هم وقت بزاره. :)

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو

115، زن های آمازونی

1- راهنمایی که بودم، یک کتابی خوندم، به اسم "جنس ضعیف"، نوشته ی " اوریانا فالاچی". یک بخشی از سفر اوریانا به منطقه ای بوده توی شرق آسیا ( یادم نیست اندونزی بوده یا جای دیگه)، با زن هایی برخورد کرده بود که دور از شهر زندگی می کردن، توی دل جنگل، زن هایی که شوهراشون توی شهر بودن و سالی یک بار میرفتن خونه برای دیدن زنشون. منطقه ای که کلا تحت حکومت زن ها بود.
+ شنیدم که بعضی میگن "فالاچی" یک دروغگوی بزرگه و.... اصلا به اینها یا حتی کتاب معروف "مصاحبه با تاریخ" و حتی تر! بخش چاپ نشده ی کتاب که مصاحبه با شاه ایران بود و به صورت جزوه ای بعد انقلاب چاپ شد و همه دیدن؛ کاری ندارم. بحث در مورد "مادرسالارهای اندونزی" هست که بالا توضیح دادم.

2- خانوم " تونی گرنت" یک روانکاو یونگی هست که تو کتابش به اسم " زن بودن" زن های آمازونی رو توصیف می کنه. دوشیزگانی بودند در اسطوره های قدیمی که جنگجویان قدرتمندی بودند و اسب بدون زین سوار می شدن و ...

3- حتما شما هم اطرافتون ازین زن ها دیدین. زن هایی که اختیار کل امورات زندگی دستشونه. تو منطقه ی جغرافیایی ما ازین زن ها زیاد هستند؛ زن هایی که به خاطر ثروت و قدرتشون اصلا نمیشه دست کم گرفتشون. زن هایی که به سادگی با تاکسی تلفنی میرن بنگاه معاملات املاک و ویلا معامله می کنن. زن هایی که همه ی خریدهای خونه، همه ی درآمد خونه و.... دست خودشونه. تو خانواده ی ما هم ازین زن ها کم نیستن.

4- این زن ها از موفقیت در دنیای مردانه لذت می برن، ازینکه بهشون بگن ده تا مرد رو حریفن لذت می برن، به راحتی می تونن کسب درآمد کنن. به سختی کسی بتونه حقشون رو بخوره و قسر در بره. آمازون بخشی از وجود هر زنی هست که باید در تعادل با سایر بخش ها باشه، وگرنه کار رو به همین جایی که گفتم می رسونه. سوال اینه که این زن ها آیا آرامش دارن؟

5- من زنی رو میشناسم که خیلی راحت با ثروت و قدرتی که داشت؛ می تونست به یک زن آمازونی تمام عیار بدل بشه. اما این کارو نکرد. گذاشت که جایگاهش به عنوان یک خانوم حفظ بشه و تدبیر امورات زندگی به عهده ی همسرش باشه. هم خودش راحت تر و با آرامش بیشتری زندگی میکنه؛ هم همسرش و هم بچه هاش...
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو