۵۶ مطلب با موضوع «دیگران» ثبت شده است

147، سعدی خوانی

بدون شک بی نظیر ترین غزلیات فارسی سروده ی سعدی هستند.

در مورد عروض و قافیه و .... من تخصصی ندارم که بحث کنم.

اما عاشقانه هایی خارق العاده هستند این غزلیات.

این غزل رو در کتابی خوندم که در توصیف عشق حضرت خدیجه سلام الله علیها

به پیامبر خاتم صلوات الله علیه سروده شده:

مـن از آن روز که در بنـــــد تـــوام آزادم

پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم

....

یا این غزل بی نظیر:

 بیا بیا که مرا با تو ماجرایــــــــی هســت

بگوی اگر گنهی رفت و گر خطایی هست

....

و خیلی موارد دیگه که همه به خاطرمون داریم. انتخاب من از غزلیات سعدی:

گرم بازآمدی محبوب سیم اندام سنگین دل

گُـل از خارم بـرآوردی و خـار از پا و پا از گِـل

....

تا میرسه به این شاه بیت:

ز عقل اندیشه ها زاید که مردم را بفرساید

گرت آسودگی باید برو عاشق شو ای عاقل


+ استادی داشتیم که میگفت برای تجربه ی عشق الهی باید آماده بشید.

یکی از شرط های آماده شدن اینه که یک عشق زمینی رو تجربه کنید.

یعنی انقدر از خود گذشتگی داشته باشید که بتونید یک معشوق یا معشوقه ی زمینی رو

با همه ی ضعف ها و نواقصش دوست داشته باشید. پاک ببازید  و بازهم راضی باشید...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم بانو

145

شبی رسید که در آرزوی صبح امید

هآزار عـمر دگر باید انتظار کشــــید

در آستان سحر ایستاده بود گمان

سیاه کرد مرا آسمان بی خورشید...

هوشنگ ابتهاج

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم بانو

144، کمی فکر کنیم!

1- جمله ی معروفیه که آدم ها اعتراف نمی کنن که پاک و... بشن.

بلکه برای خیلی از آدم ها اعتراف کردن مثل استفراغ می مونه.

اعتراف می کنن که بعد جاش رو با چیز دیگه ای پر کنن.


2- سلینجر میگه که نبوغ موهبت نیست؛

نوعی معلولیته.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم بانو

132، کلاه قرمزی

من از همون زمانی که دبستان میرفتم، دیگه کلاه قرمزی ندیدم.

از وقتی هم که رفتم خوابگاه، به خاطر دور بودن سالن تلویزیون از بلوک ما،

کلا تلویزیون دیدن از سرم افتاد.

قبلش خیلی تلویزیون میدیم. اغلب هم شبکه 4. الان نه دیگه.

سالی 5 دقیقه هم نگاه نمی کنم. اون هم توی مهمونی، جایی باشیم شاید چشمم بخوره.

اما از اونجایی که اغلب دوستان "کلاه قرمزی " می بینن و براش ذوق می کنن و ....

گفتم شاید خوندن این مطلب براشون جالب باشه: در مکتب کلاه قرمزی

+حتما بخونیدش. :)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم بانو

126، پیاده روی روزانه

امروز با دوستم رفتم پیاده روی.

حدود 2 ساعتی پیاده روی کردیم و رفتیم شهر کتاب و کتاب خریدیم و ...

بماند که همه بهمون میگن این چه وضع پیاده رویه آخه!؟

و این عکس رو هم سر راه گرفتیم.

بهش میگن "کنگر فرنگی" انگاری!

دوستم میگفت گویا دکتر حسابی اون زمانی که توی لبنان بوده و بی پول بوده، از ریشه این گیاه میخورده! 

الله اعلم!



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم بانو