۲۰۰ مطلب با موضوع «روزانه» ثبت شده است

29، کابل خیس!

اینجا وقتی بارون میاد اینترنت سرعتش کم میشه.

وقتی سیل میاد قطع میشه.

نمی دونم چرا!

+ کسی میدونه به ما هم بگه.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مریم بانو

19، کارمند...

فلسفه ی وجودی بعضی آدم ها اینه که حرصت بدن و کارتو عقب بندازن!

خانوم کارمند محترم آموزش کل دانشگاه نامه ی منو گم کردن و از بیخ و بن وجود نامه رو حاشا کردن!

اتوماسیون هم حکم کشک رو داره طبعا!

توی کل دوران تحصیلم اولین بار بود که مجبور شدم شبانه( ساعت 1 نصفه شب) راه بیفتم برم تهران.

و از 8 صبح تا 7 شب یک سره ازین ساختمون به اون ساختمون بدوم دنبال کارام.

فردا هم تا ظهر دوباره همین روال بود.

تازه داورا رو مشخص کردن توی جلسه ی گروه.

مشاور محترم میفرمایند که اگر داورا گیر بدن چی!؟ ایشون دقیقا چکاره هستن من نمیدونم!

+ در دوران تحصیل به من ثابت شده با بعضی کارمند ها نباید حرف زد، چون اصولا نمیفهمن شما چی میگید.

باید بری با مدیر بالا دستیشون صحبت کنی و اون مدیر بهشون دستور بده. اگر مدیر هم به همین شکل بود، مدیر بالاتر، همین جور میری تا برسی به رییس دانشگاه! البته سلسله مراتب رو باید رعایت کرد.

+ دلم میخواد در اولین فرصت بعد از دفاع استاد مشاورم رو خفه کنم. :|

خدایا به خیر بگذرون این روز ها رو.

+++ خدمت همه ی دوستان عزیزی که در دانشگاه های نقاط مختلف ایران درس میخونن و فکر میکنن بعضی دانشگاه ها خیلی خفن می باشد و.... عرض کنم که آسمون همه جا یه رنگه!


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو

16، غلط گیری!

خدا وکیلی اینجوری که استاد من پایان نامم رو خونده و اشکال گرفته؛

اگر داورم بود 12 هم نمی شدم!

فایل رو براشون فرستادم. ایشون پرینت گرفتن، مطالعه کردن، غلط گرفتن!،

اسکن کرده و پی دی اف فایل اسکن شده رو برای من فرستادن تا تصحیح کنم، بلکه رستگار شوم!

+ شاهکار عظمی مشاور من هستن که در چند جمله به طور خلاصه فرمودن کمی اشکالات نگارشی، ویرایشی و... دارد که اصلاح بفرمایید. نامبرده درباره اینکه اشکالات کجاست حرفی نزد! و از اون مهم تر در مورد نتایج هیچ نظری نداشتن. جملشون هم در این موارد اینه که " در کل خوبه!" واقعا خسته نباشید عرض می کنم خدمتشون!!!!

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو

14، هدیه تولد

دیروز به مناسبت 17 ربیع الاول توی مدرسه به محمد و مصطفی هدیه دادن.

یکی از همسایه هاشون که توی مدرسه با هم هستن کلی شاکی شده و گریه و ... که چرا به من هدیه نمی دین.

یاد خودم افتادم!

آمادگی بودم به دختر همسایمون روز تولد حضرت زهرا هدیه دادن؛

من کلی ناراحت شدم و وقتی اومدم خونه کلی گریه کردم.

مامان بهم گفت به تو روز تولد حضرت مریم هدیه میدن!!!

تا مدتی کار من این بود که از مدرسه که میام بپرسم که تولد حضرت مریم کی هست!؟

نا گفته نماند که به خاطر کارت پستال هایی که از تمثال حضرت مریم و حضرت مسیح اون موقع ها داشتیم برامون غریبه و نا آشنا نبودن ایشون. :)

یادش بخیر.... دنیای صاف و ساده ی بچگی....

+ پدر محمد و مصطفی به علت خاصی این اسم ها رو برای بچه هاش انتخاب کرده.

چند سال قبل اینکه ازدواج کنه یک خانومی رو جایی میبینه و عاشقش میشه. اما نمی دونسته خانوم کیه و از طرفی خجالت میکشیده بره و از کسی بپرسه.

سالها میگذره و مشرف میشه مدینه. اونجا کلی نذر و نیاز و قول و قرار میزاره توی حرم نبوی که با این خانوم ازدواج کنه.

یکیش این بوده که انشالله بچه هاش پسر بشن و اسم های پیامبر رو براشون بزاره. :)

نذر 10 سال شله زرد پختن توی روز رحلت پیامبر و موارد دیگه رو هم داشته البته.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو

12، امتحان (2)

 همان طور که همه  مستحضرید ما دوره ی تحصیلاتمان بسیار طول کشیده
 و فی المثال بعضی ها که آرزو داشتند ببیند خب ما آخرش چی می خوایم بشیم؛ عمرشونو دادن به شما عزیزان.
خدا اموات همه ی شما رو رحمت کنه!

بنابراین دعا کنید که زودتر ما به آخرش برسیم.

هرچند که تحصیلات گویا مثل تردمیل هست و ما که پریدیم رویش باید تا آخرش برویم.

در همین راستا ما با اعتماد به سقف! در کنکور دکتری شرکت نمودیم.

در گرایشی که تنها یک نفر را می طلبند!

خدا آخر و عاقبت همه رو ختم به خیر کنه انشالله!

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
مریم بانو