203، پشت دریاها شهری است

پشت دریاها شهری است

که در آن پنجره ها رو به تجلی باز است

...

قایقی خواهم ساخت

خواهم انداخت به آب

دور خواهم شد ازین خاک غریب

دور خواهم شد...

+ ساحل دانشکده، عصر امروز.


۱۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو

202، شقایق های بهاری، تقدیم به دوستان

این شقایق های بهاری تقدیم به شما دوستان عزیز مجازی

فقط یک سوال:

چرا گل های من پس رشد نمی کنن؟!



۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو

201، دانشکده،بیگاری،کارگاه...

خب من الان توی کریدور دانشکده نشستم، 

بس که بیکارم خاله زنک بازیم گل کرده!

اما توی دانشکده ی ما پرنده پر میزنه، اما دریغ از یک بنی آدم!
دانشجوی محترمی که قرار بود ما کمکش کنیم،
شکر خدا کمکی لازم نداشت و خودش همه چیو بلت بود!
استاد البته قبل اومدن ایشون فرمودن شما بیاید برای بچه ها کارگاه برگزارکنید هفته دیگه.
فعلا یه هفته ای کار جور شده برام،بیکار نیستم.
اردیبهشت هم قراره برم آلوچه چینی
خرداد هم آشپزی(البته نمیدونم چه مدتیه)
تیر هم که ماه رمضونه، بعدشم خدا بزرگه ایشالله.
عین ندید بدید ها هر جای دانشکده رفتم عکس گرفتم،
درخت های سبز و مرتفع، شقایق های رنگی رنگی، گل های خوشرنگ...(چرا گل های من پس رشد نمی کنن؟!)
فعلا لب دریا نشستیم روی صخره ها.
جای همه دوستان خالی.

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو

200، باب بدی ها

«تمام پلیدی ها در خانه ای قرار داده شده و کلید آن دروغگویی است.»

امام حسن عسکری علیه السلام
۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
مریم بانو

199، پارک دوبل!

چرا شما آقایون همش میاید میگید ماخانومها پارک دوبل بلد نیستیم؟!

توآموزشگاه ماهمه پارک پل امتحان میدادن،فقط من پارک دوبل امتحان دادم و قبول هم شدم!

البته برای بار سوم!!!

والا...

:)
۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو