483، شب نهم

سالهاست که مراسم شب نهم عاشورا توی تکیه محله پدری به میزبانی ما برگزار میشه.

پدر و مادرم اعتقاد دارن که هزینه این میزبانی از هیچ جای خرج های زندگی کم نمی کنه.

برای من سالها پیش محرم کلا تو یک شب خلاصه میشد، شب دهم، شب امام حسین.

 اون موقع ها سنی هم نداشتم و طبعا عقل و تجربه زندگیم به خیلی چیزها نمی رسید.

بعد بنا به اتفاقی، حادثه ای، یا چیزی از این دست که قبلا هم بارها در موردش نوشتم،

سفری جور شد برای کربلا، سن من خیلی کم بود، توی نجف تازه 21 سالم شده بود،

شرحش مفصله، از سفرم همینقدر بگم که ما تو کربلا مهمان حضرت عباس بودیم،

هتل ما 50 قدم با حرم ایشون فاصله داشت، کافی بود از در هتل بیای بیرون تا ...

 یکی از بهترین موقعیت ها برای زیارت امام حسین شب نیمه شعبان هست،

ما اون شب رو تا صبح تو حرم حضرت عباس بودیم و منتظر که بریم حرم امام حسین،

ما آداب میهمان بودن رو بلد نبودیم، متوجه نبودیم میزبان ما ایشون هستن،شاکی بودیم،

اما بالاخره متوجه شدیم، شب آخر اقامت مون تو کربلا سخاوت میزبان رو متوجه شدیم...

حالا سالهاست آرزو میکنیم کاش یک شب دیگه رو تو حرم سقا به صبح برسونیم...



امشب روضه هم لازم داره مگه؟...


+ بعدا نوشت:  زیارت امام حسین معرفتی میخواد که من اونموقع نداشتم، الان هم ندارم.

اما به هرحال بی سوادا و بی معرفت هایی هم که دلشون کربلا میخواد...

تا امروز دیده یا شنیده نشده که شهید علقمه ناامیدشون کنه...

خیلی طول کشید تا ما متوجه این بشیم که کربلا رو به دعوت ایشون رفتیم...

و اما حسین... من هیچی ازشون نمیدونم... هیچی بلد نیستم...




۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مریم بانو

482، تلظّی

میخواستم در مورد "تلظّی" بنویسم.

به نظرم کل روضه "علی اصغر" تو همین یک کلمه هست.

اما دوست عزیزم، مریم روستا عالی نوشته در این مورد.

ادامه مطلب پست ایشون هست، بخونید و لذت ببرید.



۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مریم بانو

481، دانشگاه

در صفحه ایسنتاگرام گروه متمم، این جمله از «درو فاوست»، رییس دانشگاه هاروارد را نقل کردند.

او که در جمع دانش آموزان سخنرانی می‌کرد در مورد تجربه‌ی دانشگاه، حرف‌هایی زده بود که – مضمونش – چنین بود:

دانشگاه، گذرنامه‌ای برای ورود به مکان‌های متفاوت و جدید است. برای ورود به زمان‌های دیگر. برای تجربه‌ی شکل‌های دیگری از اندیشیدن. فرصتی برای اینکه خودمان را به شکل دیگری بفهمیم. برای اینکه ببینیم زندگیمان، چقدر با دیگرانی که در زمان‌ها و زمین‌های دیگر زیسته‌اند شبیه است. برای اینکه ببینیم زندگیمان، چقدر با آنها متفاوت است… (منبع نقل قول)



دانشگاهی که شما در اون درس خوندین چقدر شبیه به این توصیف بوده؟

منصف باشید. در ضمن نیاید بگید اونجا هاروارد بوده و اینجا....

۱۹ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مریم بانو

480، یک درس

یکی از توفیقات بزرگ زندگی هر کسی میتونه همسفر شدن با یک آدم بی نظیر باشه.
چند ساعتی قبل اذان صبح بود که بیدار شده بودیم بریم حرم امام حسین (علیه السلام)
و خوشحال ازینکه صاحب هتل در رو برامون باز کرده که بریم برای زیارت
رفتیم تو ورودی روضه نشستیم و مداح مون شروع کرد به خوندن زیارت عاشورا
همسفر بی نظیر ما هم باهامون بودن و بخشی از زیارت رو خوندن برامون
وسط های صد لعن بود که بلند شدن و یک گوشه ای ایستادن به نماز شب،
من اونموقع انقدر گرم حال خودم و صبح دل انگیز حرم سیدالشهدا  بودم
که به این نکاتی که می تونست برای زندگیم درسی باشه توجه نمی کردم،
اما بعدها که بهش فکر کردم، وقتایی که به اهمیت نماز فکر میکنم...

+ همسفر بی نظیر ما استادی بودن که در این پست ازشون یاد کردم.
۳ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
مریم بانو

479، هوش

۵ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
مریم بانو