۱۰۷ مطلب با موضوع «ذهنیات» ثبت شده است

پسرخالگی با خدا

بد دردیه که ما فکر کنیم مرکز عالم هستیم و همه ی کائنات در اختیار؛ برای به سعادت رسیدن ما.

حکایت زیر رو بخونید:

"فردی مسلمان، یک همسایه کافر داشت.

هر روز و هر شب با صدای بلند همسایه کافر رو لعن و نفرین می کرد که:

"خدایا ! جان این همسایه کافر من را بگیر. مرگش را نزدیک کن"

(طوری که مرد کافر می شنید)

زمان گذشت و مسلمان بیمار شد. دیگر نمی توانست غذا درست کند؛

ولی در کمال تعجب غذایش سر موقع در خانه اش ظاهر می شد .

مسلمان سر نماز می گفت: "خدایا ممنونم که بنده ات را فراموش نکردی

و غذای من را در خانه ام ظاهر می کنی و لعنت بر آن کافر خدا نشناس ...!"

روزی از روزها که خواست برود غذا را بر دارد ،دید این همسایه کافرِ است که غذا براش می آورد.

از آن شب به بعد، مسلمان سر نماز می گفت :

"خدایا ممنونم که این مرتیکه شیطان رو وسیله کردی که برای من غذا بیاورد.

من تازه حکمت تو را فهمیدم که چرا جانش را نگرفتی!!!"


با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی

تا بی خبر بمیرد در درد خود پرستی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو

گیرنده خاموش

گاهی ما آدم ها گیرنده هامون رو خاموش میکنیم.

کل اشتباهات و تحقیرهای کسی رو نادیده میگیریم.

از اینکه به ما بی توجهی میکنه، سرسری رد میشیم.

چشممون رو روی کلاس گذاشتن های الکی طرف میبندیم.

فکر میکنیم خیلی بامعرفت ( یا بعضا عاشق!) هستیم.

اما اشتباه میکنیم!

این رفتار نشانه ی مهر طلبی ماست و آدم ها رو خراب میکنه.

آدم ها رو متوقع و پررو میکنه و ما رو هم به جایی نمیرسونه.

اینجوری رابطه رو خراب میکنیم.

خلاصه از ما گفتن بود!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو

بهای تصمیمات

پست قبلی رو که نوشتم، خیلی چیزها یه دفعه به مغزم هجوم آورد.

هم خاطرات خوب؛ هم خاطرات بد.

ما همیشه مجبوریم با تصمیماتمون زندگی کنیم.

وقتی از بین دو راه، یکی رو انتخاب میکنیم، باید هزینه هاش رو هم بپردازیم.

و من الان دارم به این فکر میکنم که هر دو تا راه یک نوع تصمیم رو تجربه کردم.

یکیش رو توی لیسانس، یکی رو توی ارشد. 

هر انتخابی یک خوبیهایی داره و یک بدیهایی.

(دیدگاه صفر و یکیتون رو به دیدگاه طیفی تغییر بدین.)

راستش زیاد فرقی نداشت. هر دوتاش سخت و طاقت فرسا بود.

هر دو راه منجر به هزینه های سنگینی شد.

شاید هم مختصات من از اول اول تا به امروز یک جای سختگیرانه ای بوده که اینجوری شده.

نمی دونم!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو

باور

+ یک ویدئو روی نت هست، به اسم " ف ح ا ش ی ا س ت ا د ح ز ب ا ل ل ه ی " .

توصیه خاصی درمورد دیدن یا ندیدنش ندارم. فحش خاصی هم یاد نمیگیرید!

منتها خاطر شریفتون باشه که ایشون مسیحی هستن! نه حزب اللهی!

++ میبینید که رسانه ها چطور میتونن روی دیدگاه ما تاثیر بزارن!؟

+++ باورپذیری تون چطوریه؟ هر چی بشنوید رو باور می کنید!؟

ببینید چطور!؟ همیشه قضاوت هم میکنید!؟

پ.ن.: نوشتن این مورد هیچ دلیل خاصی نداشت. یه دفعه یادم اومد...

بعد نوشت: من این استاد رو از نزدیک میشناسم.

این که نوشتم مسیحیه، معنیش اینه که تیتر این ویدئو اشکال داره!

نه چیز دیگه ای!

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو

کمال گرایی

من از اون دسته آدم های کمال طلبی هستم

که میتونم با اطمینان به شما بگم هییییچ کار مهم و خاصی توی زندگیم نکردم!

ازین آدم هایی که هیچ وقت به چشم خودشون نمیان!

از این کسایی که مهم ترین مسائل و دستاوردهای زندگی از نظر دیگران براشون حل شده هست!

اینجوری زندگی زیادی یکنواخت و بی هیجان میشه. :(


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو