۱۰۷ مطلب با موضوع «ذهنیات» ثبت شده است

516، قطع رحِم

1- گاهی ممکنه فکر کنیم نمی تونیم بدون کسی یا چیزی زندگی کنیم، گاهی فکر میکنیم دنیا به آخر رسیده، گاهی فکر میکنیم چه دنیای نامردی وووو اما متاسفانه یا خوشبختانه آدمیزاد فراموشکاره و کم کم adapte میشه و می تونه زندگی کنه. اگر اینجوری نبود، اینهمه آدمی که همسران و فرزندان و عزیزانشون رو از دست دادن و مرگ بینشون جدایی انداخته، باید خودشون هم می مردن، اما دارن زندگی میکنن، هر چند گاهی خاطرات آدم رو آزار میده، اما آدمیزاد عادت میکنه. انسان انس میگیره، به بودن ها و نبودن ها...


2- فردا قراره ازین بچه ها امتحان بگیرم، بنا به درخواست خودشون، منتها الان یادم نیست گفتن فیزیک رو دوباره امتحان میدن یا ریاضی رو. اعتماد به نفسی دارن که خدا میدونه! جوجه اردک زشت، امروز فرمودن که مصطفی خوب ریاضی بلد نیست. گفتم چرا اتفاقا خیلی خوب بلده. گفتم مصطفی از 4 سالگی پیش من ریاضی میخونده. مثل الان شما هم نبوده ها. کتاب رو تا تمام نمیکرده زمین نمیزاشته! با تعجب نگاهم کرد و گفت پس برای همینه که ریاضیش انقدر خوبه! خندیدم گفتم بالاخره اعتراف کردی ریاضیش خوبه دیگه. :)


3- هر زمانی از هر رحِمی بخوایم خارج بشیم، باید درد بکشیم، گریه کنیم و سختی بکشیم. هیچ قطع وابستگی ای بدون گریه و زاری و سختی نیست... چه قطع وابستگی سیاسی باشه، چه اقتصادی، چه عاطفی و چه از هر نوع دیگه ای. این ها با دیدن شاگرد معلولم تو ذهنم میاد و با دیدن مادرش که حاضر نیست بپذیره لازمه بچش رو ول کنه، نه که دوباره از نو بره سر کلاس و براش جزوه بنویسه و خوشحال باشه که به بچش با "زبون مادری" درس میده...

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱
مریم بانو

515، جمعه پائیزی

1- خواهر عزیزتر از جان ما امروز هوس بستنی کرده بودن، اونم تو این سرسیاه زمستون! با هم رفتیم و بستنی خوردیم. جای همه دوستان خالی. تو بستنی فروشی هیچ کسی جز ما دو تا نبود. بهش میگم به نظرت تا کی من و تو باید با هم بیایم بستنی بخوریم عایا؟! می خنده میگه نمیدونم، ولی خوش میگذره در هر صورت. :)


2- ای کاش که همدیگرو همونجور که هستیم، با همون نقاط ضعف و قوتی که داریم، با همون محدودیت هایی که داریم، بپذیریم. کاش تلاش نکنیم برای تغییر آدمها، کاش به بهانه نقدکردن، طرف رو با خاک یکسان نکنیم. کاش درک کنیم که طرف مقابل ما یک آدم با تحمل محدود هست، وقتی خودمون انتظار نداریم کسی چیزی بهمون بگه و خیلی دلخور میشیم اگر خوبیهامون رو نادیده بگیره، لازمه که با بقیه هم همین کارو بکنیم. متاسفانه فضای عمومی جامعه ما طوری هست که ما خودمون رو موظف! ( تاکید میکنم موظف)، می دونیم که ایرادات بقیه رو بهشون گوشزد کنیم، اصلا یک شهوت پنهانی داریم برای تذکر دادن و پودر کردن شخصیت آدمها... کاش کمی به عواقب کارمون فکر کنیم، گاهی طرف رو تا مرز نابودی پیش می بریم...


3- ما معمولا روندها را نمیبینیم یا به هر دلیلی نمیتوانیم ببینیم. اما هیچ چیز یک شبه خراب نمیشود. حتی زلزله هم آخرین تکان حاصل از التهاب طولانی مدت زمین است. هیچکس در چند ثانیه تصمیم به استعفا یا جدایی نمیگیرد. هیچ کسب و کاری در یک روز شکست نمیخورد. هیچ دولتی در یک روز و یک دهه و یک ماه سرنگون نمیشود. هیچ عقیده ای یک شبه نابود نمیشود. حتی مرگ هم رویدادی لحظه ای نیست. روندی آرام و به طول چند دهه است که هم اکنون برای همه ما آغاز شده است. اما چنان کند که آن را نمیبینیم... (صفحه اینستاگرام محمدرضا شعبانعلی)

۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
مریم بانو

513، آذر نوشت

1- به واسطه یکی از دوستانم، به من زنگ زدن و گفتن برم موسسه ای در مورد راهکارهای جلوگیری از طلاق براشون حرف بزنم و نظر بدم و ... یکی نیست بگه من مجرد چی در این مورد به بقیه باید بگم آخه؟! به دوستم میگم التفات داری من مجرد هستم دیگه؟! والا...


2- دیروز برگه های شاگردامو تصحیح کردم و نمره هاشون رو دادم بهشون، بعضی ها خیلی کم. بعضی ها خیلی خوب. بهشون میگم درس بخونید خب! میگن خانم شما خیلی مهربون هستین، ما تا زور بالا سرمون نباشه درس نمیخونیم! باید ترکه ببرم از جلسه بعد. :|


3- تصویر رو از صفحه اینستاگرام متمم برداشتم. متاسفانه یا خوشبختانه درسته.


۱۴ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
مریم بانو

499، تصویر ذهنی...

یک خصوصیتی که توی بعضی از آدمها هست، اینه که به تصویر ذهنی که از خودشون دارن خیلی اهمیت میدن.
 این آدمها سر شما رو شیره نمی مالن، نه به خاطر اینکه نمی تونن،
چون نمیخوان و این تصویر ذهنی شون از خودشون رو خراب میکنه.
دودره بازی رو مثل هر آدم دیگه ای بلدن، چون آدمیزاد هستن،
منتها این کارو نمی کنن، چون وقتی توی آینه به خودشون نگاه می کنن،
 نمیخوان از خودشون شرمسار باشن.
من پایان نامم رو سمبل نکردم و شبها با وجدان راحت میخوابم.
چون حس دور زدن کسی رو ندارم. چون داورام بهم نمره کامل دادن.
و وقتی شنیدم کسی که دقیقا موضوع من رو تو یک جای دیگه انجام داده بود،
و کلی ادعا داشت و بارها تقاضای کمک من رو رد کرده بود که خودم میتونم و کاری نمونده دیگه و ...
داور خارجیش پروژش رو رد کرد و با ریش گرو گذاشتن مشاورش بهش اجازه دفاع داد  و...
مشاورش میگفت انقدر چیزهای بیخود تو پروژش نوشته بود که کلا 6 صحفه مفید بود از 120 صفحه!
خیلی خوشحالم که شبها راحت میخوابم و حس گول زدن کسی رو با خودم حمل نمیکنم...

۱۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مریم بانو

496، رسم عالم...

و اما دل به تقدیر بسپار که رسم دنیا این است،

ساحل را دیده ای که چگونه در آیینه آب

وارونه انعکاس یافته است؟

سرّ آنکه دهر بر مراد سفلگان میگردد،

این است که دنیا وارونه آخرت است...



+ این عبارات، چند سال پیش روی یک بنر توی دانشگاه کارشناسیم،

به نقل از "سید مرتضی آوینی" نوشته شده بود... روحش شاد...

۱۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
مریم بانو