۱۰۷ مطلب با موضوع «ذهنیات» ثبت شده است

476، ماه عشق در راه است...

واضح ترین تصویر کودکی من از محرم، شب عاشوراست و مسجد جامع نزدیک خونه پدربزرگ .
به خاطر ارادات خاصه ایشون به امام حسین، کلی خاطرات خوب برای ماها رقم خورده.
یک بار برامون از شب عاشورایی تعریف کرده بود که تو کربلا بوده، و چه هنگامه ای به پا بوده...
وقتی برادر کوچیکترش فوت کرده بود، روزها توی اتاقش روضه عباس میخوند و آروم گریه می کرد...
وقتی...
وقتی بهش فکر میکنم، می بینم که خواه ناخواه بخشی از هویت همه ی ماها به امام حسین گره خورده،
جایی که باید انتخاب کنیم، جایی که بهای انتخابمون رو باید بدیم،
جایی که نمیشه بیرون گود نشست و نگاه کرد و گفت من که کاری نکردم، چون که
و  شایعت و بایعت و تابعت علی قتله...


۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
مریم بانو

474، یک سوال

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
مریم بانو

471، رنج

 اولین بار اسمش رو تو معارفه شنیده بودیم.

بچه های سال بالاتر گفته بودن اخلاق ها و سختگیری های خاصی داره.

اولین برخورد من با این آدم یک چیز خیلی خاصی رو برام روشن کرد.

از صداش، از نگاهش، از طرز رفتارش و از همه چیزش

می شد فهمید که توی زندگیش خیلی رنج کشیده.

من تا اون سن همچین کیفیتی رو توی کسی تو زندگیم ندیده بودم.

اما بعد از اون آدمهای زیادی رو اون شکلی دیدم...


اغلب برای این آدمها هیچ کاری نمیشه کرد، ما رنج اونها رو نمی تونیم درک کنیم،

حتی نمی تونیم گوش شنوایی براشون باشیم، چون اونها اهل حرف زدن نیستن،

فقط میشه پیششون نشست، باهاشون همراهی کرد، سکوت کرد، زندگی کرد...

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مریم بانو

467، تقابل دو احساس

توی زندگی همه ی ماها آدمهایی هستن که برامون عزیز هستن،
اگر دقت کرده باشید، عزیز بودن کسی، یک شرایط ویژه ایجاد میکنه.
ما از کسی که برامون اهمیت داره و عزیز هست،
 انتظارات خاصی داریم. کلا محبت انتظار میاره،
اگر چنین کسی ناراحتمون کنه، خیلی دلمون میشکنه،
چون انتظارش رو نداشتیم...
حالا یک کاری بکنید، یک لحظه زندگی و دنیاتون رو بدون اون آدم تصور کنید،
می تونید با نبودنش کنار بیاین؟!
پس بهتره که بدیهاش رو به خوبیهاش ببخشیم،
و یادمون باشه که همه ی آدمها معجونی از خوبیها و بدیها هستن،
قدر عزیزانمون رو بدونیم...

+ دو پست رمزدار اخیر هم بنا به نظر دوستان بدون رمز شد.
۹ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
مریم بانو

464، با احترام به همه مردان...

مطلبی که میخوام بنویسم، حاصل مشاهدات من هست و طبعا بهش به عنوان یک شهود خوب اکتفا خواهم کرد. البته فقط یکی از این مشاهدات رو نقل میکنم. این پست رو برای تعداد زیادی از دوستانم می نویسم، دوستانی که اینجا رو میخونن و هر کدوم به نوعی مشکلشون رو با من در میون گذاشتن.


خواست مردانه بر هر چیزی قائم هست.

تو قاموس مردانه برای به دست آوردن زنی، چیزی به اسم نتونستن نداریم، هر چیزی که هست نخواستنه. حالا یا ضعف تصمیم گیری دارن، یا از انتخابشون مطمئن نیستن، که من در هر حالتی به شما خواهم گفت چنین مردی به درد زندگی نخواهد خورد. چون تدبیر و قاطعیت نداره. اگر کسی میگه خانوادم راضی نیستن، شرایطش رو ندارم و ... بدونید هنوز تردید داره و هنوز فکر میکنه انتخابهای بهتری خواهد داشت. یک مرد، اگر کسی رو بخواد، حتی اگر فکر کنه شرایط لازم رو نداره، مردانه پاپیش میزاره و از شما میخواد که با همون شرایط ناداشته باهاش ازدواج کنید. بیکار بودن و عدم رضایت خانواده و ... صرفا بهانه هایی هست برای دست به سرکردن شما! حالا شما باید چکار کنید؟! وقت خودتون رو برای همچین کسی تلف نکنید، ازش عبور کنید و برید به زندگی تون برسید! تمام!!!



۱۶ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
مریم بانو