۱۰۷ مطلب با موضوع «ذهنیات» ثبت شده است

278، تحلیل

دوست دارم بیشتر پست های تحلیل و بررسی و... بزارم.

منتها متاسفانه کسی پا به پام نمیاد برای نقدو.. منم که واعظ نیستم!

دوست دارم چالش باشه تا من هم رشدکنم،

که عملاچالش وتناقضی نیست متاسفانه!
۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو

273، ساعت مچی

هیچوقت به خاطر ندارم که توی زندگیم آدم مال پرستی بوده باشم،

منتها یک ساعت مچی داشتم که خیلی زیبا و قیمتی بود و خیلی هم دوستش داشتم!

واقعا دوستش داشتم و بهش دلبستگی داشتم.

و خب یک روزی هممون به تجربه میفهمیم که چیزی جز خدا پایدار و همیشگی نیست،

و نباید به چیزی یا کسی دلبسته باشیم.

ساعت من توی زیارت دوره تو کربلا، مقام صاحب الزمان کنار نهر فرات از دستم افتاد.

یک مسیر یک طرفه بود که اجازه ی برگشت نمیدادن، البته قصد هم نداشتم که برگردم.

بعد اون دیگه به چیزی دلبستگی پیدا نکردم و الان راحت تر زندگی میکنم.


+ یک روزی هم یاد میگیرم که به آدم ها دلبستگی پیدا نکنم و از اینی که هست هم سبک تر خواهم شد....


++ من خوبم دوستان، شکست عشقی هم نخوردم! :)

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو

272، تصمیم

از یه جایی توی زندگی مون باید بشینیم و سنگامونو با خودمون وا بکنیم!

باید تصمیم بگیریم که بالاخره میخوایم چکار کنیم و خب بهاش رو هم بپردازیم.

تصمیم گیری رو به تعویق انداختن؛ مشکلی رو حل نمی کنه، صرفا وقت میخره برامون.

همین!
۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مریم بانو

271، اصل جبران

همیشه به خاطر داشته باشید کسی که بیش از حد به شما لطف و محبت میکنه،

یعنی خیلی بیشتر از اون مقداری که شما بهش محبت دارید؛

و هیچوقت از هیچی شکایت نمیکنه و ناراحتیشو بروز نمیده،

یه روزی همه ی این خوبیها رو جبران میکنه!

شما رو میزاره و میره. به همین راحتی.
۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
مریم بانو

268، اتساع زمانی، انقباض مکانی!

وقتی که مسیر زندگی هامون از هم جدا میشه،

ساده انگاریه که فکر کنیم هنوز همون آدم های قبلی هستیم...

زمان و فاصله به راحتی آدم ها رو تغییر میده،

انگاری که آدم ها توی کوچه پس کوچه های زمان و مکان گم میشن،

برای حفظشون، برای همیشه موندنشون به همزمانی و هم مکانی احتیاج داریم...

که عملا هیچوقت اتفاق نمیافته...

متاسفانه توی زندگی های معمولی نه زمان کش میاد و نه فاصله ها کوتاه میشن...

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
مریم بانو