دوستی دارم که خیلی دوستم داره.
همیشه هم دلش میخواد به طور داوطلبانه به من کمک کنه!
مهم ترین کمکش هم اینه که مدت طولانی میشینه با من حرف میزنه که از امّلی نجاتم بده!
میگه چادرت رو بردار، یه کمی موهات رو بریز بیرون، حالا یک کمی هم رنگ موهاتو عوض کن ....
اینجوری بهتر و با کلاس تر میشی!
بنده ی خدا همیشه درگیره با این موضوع که چرا من انقدر بی کلاسم!!!!

دوست دیگری دارم که بیشتر از 10 ساله از ایران رفته.
یک جایی اون سر دنیا زندگی میکنه با فرهنگ و اخلاق و منش آدم های اون نیمکره ی زمین.
واضحه که کلّا با من متفاوته توی دین و فرهنگ و پوشش و ...
هر یکی دو سال درمیون میاد ایران، من هم میرم دیدنش.
ما از حرف زدن باهم سیر نمیشیم. منتها وقتمون تمام میشه خب!
چند سال پیش رفته بودم خونشون. صدای زنگ در اومد. درو که باز کرد، گفت "الف" بود.
("الف" برادر دوستمه که 11-12 سالی از ما کوچیکتره.)
گفتم: چه خوب. خیلی وقته ندیدمش.
دوستم گفت: آره. چند سال شده. گفتم بگم بهت که تا از حیاط بیاد توی خونه خواستی روسری و چادرت رو سر کنی.

عجب ازینهمه تفاوت در رفتار و افکار...