یکی از علایق من نامه نگاری هست، اون هم از نوع کاغذی.

اما خب توفیق؟! نداشتیم برای کسی نامه ی عاشقانه هم بنویسیم تا حالا!

برای دوستان صمیمی زیاد نامه مینوشتم اون موقع ها.

چند روز پیش برای دوستم که رفته از ایران، نامه نوشتم. نامه رو روی کاغذ نوشتم،

بعد ازش عکس گرفتم و عکس رو براش فرستادم...

توی جوابم اولین جمله ای که نوشت این بود که اگر این نامه بیفته دست کسی دیگه،

مثل اون بار که دست فلانی افتاد، مسوولیتش با توئه ها!!!

یادم به این خاطره افتاد که توی بلاگفا نوشته بودم، 13 اسفند 92؛


فرض کنید که یک امتحان میان ترم دادین،

و دوستتون حسابی از امتحانش ناراضی و ناراحته.

کل روز با هم میرین بیرون، خرید می کنید، بستنی میخورید، اما باز هم حالش خوب نشده.

شب که باهم میاید خوابگاه، شما هم به خاطر ناراحتی دوستتون ناراحتید.

توی اتاقتون نهج البلاغه رو باز میکنید و یکی از نامه های امام علی به امام حسن رو برای دوستتون مینویسید.

( یادم نیست متنش چی بود، در مورد امیدواری و .... بود.)

پایین نامه امضا میکنید : با عشق! از طرف مریم جون! :)

+ طی یک فرآیند کاملا تصادفی این نامه همراه یک سری برگه ی سوال،

میرسه به دست آقایی که از قضا درگیر امتحان دکتری هست و خیلی هم ناامید و ناراحته!

بقیش رو شما حدس بزنید که چی شد!

++ خدا به سرشاهده که من اصلا نمیشناختم این بنده ی خدا رو!

فرآیند تصادفی: دوست من توی سالن مطالعه ی خوابگاه درس میخوند. پدر و مادرش تصادف می کنن و مجبور میشه بره خونه. دوستی داشتیم که توی یکی از آزمایشگاه های دانشکدمون تحقیق میکرد. نمونه سوالات یک درسی رو میخواست. من نمونه سوالا رو از توی سالن مطالعه برمیدارم و میبرم آزمایشگاه، دوستم نبوده، میدمش دست این آقا! بعدا معلوم میشه کلا سوالات رو برای این آقا میخواسته و به ما نگفته!( مربوط به زمانیه که دکترا هنوز تشریحی بود.)

نامه ی من به این صورت میرسه دست اون آقا!

خداوکیلی کدوم نامه ی امام علی علیه السلام، مضامین عاشقانه داره؟ اونم ازین نوع!؟

بعد التحریر: امروز دفاعیه ی دکتری این آقا بود.

(آرشیو)