بارها و بارها این سوال ها رو از خودم پرسیدم که خدایا چرا من؟!

چرا بین اینهمه آدم برای من باید همچین چیزی اتفاق میفتاد؟

چرا اینجوری میشه همش؟

چرا برای بقیه اینقدر راحت پیش میره و برای من اینهمه سخت؟

من که اینهمه درس خوندم، اینهمه برنامه داشتم، اینهمه دعا کردم، چرا قبول نشدم؟

من که کاری نکرده بودم، تقصیری نداشتم که اینطوری شد!

من که قبلش استخاره کردم و خوب اومده بود، پس چرا اینجوری شد؟ خوبیش چی بود؟ 

پس اون ختمی که گرفتم و کلی سخت بود، پس چرا دعامو مستجاب نکردی؟

خدایا اصلا حواست به من هست؟

اصلا می بینی که من از پس کارهای خودم هم برنمیام؟

پس چرا سخت و سخت ترش میکنی برام؟

چرا هر چی جلوتر میرم سخت تر میشه؟

...

بعد می بینیم که خدا توی قرآنش گفته: واصنعتک لنفسی

ما رو برای خودش آفریده و خودش حواسش بهمون هست...