فی المثال به من چه مربوطه که جهیزیه عروس عمه ام چطوریه؟! من فوقش سالی یک بار برم خونشون!

که خب میرم شام میخورم و برمیگردم و تمام! چه لزومی داره که کل خونه و زندگی شون رو بگردم؟!

این تماشا گاهی حالت تجسس میگیره به نظرم و باعث فشار اومدن به بعضی ها میشه.


هفته دیگه عروسی یکی از دخترای فامیله، گویا چنین رسمی در خانواده همسرشون هست،

حالا مادر عروس که امروز اومده بود برامون کارت دعوت بیاره، کلی استرس داشت بابت این موضوع.

به این بهانه که اگر اینکارو نکنم، میگن مادر عروس نمیتونست یک چایی شیرینی به ما بده!!!

و خب طبعا این رسم رو به جا خواهند آورد و قراره تمام وسایلشون بازدید و بازرسی بشه!!!


همین موضوع " تماشاکردن به وسیله دیگران" باعث میشه که مجبور باشید کارهایی بکنید

و چیزهایی بخرید که عملا به هیچ دردی نمیخوره. شاهدش وسایل بی مصرفی که خریده میشه

و بعد به هیچ دردی نخواهد خورد،اعم از بخار پز ( که بعد از یانگوم به جهاز دخترا اضافه شده!!!)

که دیده شده حتی یک بار هم روشنش نمیکنن بعضی دخترها!!!

و فقط میخرن که خریده باشن که نگن دختره بخارپز نداشت!!!

آخه آدم چی بگه؟! به این جور رفتار چی میگن واقعا؟!


+ این لینک رو هم حتما بخونید: الو! هند جگرخوار


++ پدربزرگ مرحوم من برای تمام دخترهاش یک جهیزیه متوسط و معقول خرید.

طوری که جهیزیه شون فرقی با دختر رعیت های پدربزرگ نداشته باشه.

که نکنه آوازه وسایل خونه دختراش بپیچه و بقیه دلشون بخواد و  نتونن تهیه کنن...

کاش کمی هم ما توجه داشتیم توی این مسائل....