اولین کیف پولم رو یادم نیست چند سالم بود که خریدم، ولی یادمه تا دوم دبیرستان نگهش داشتم.

تابستونی که قرار بود برم سوم، مامان برام یک کیف پول سوغاتی آورد، همین کیف سرمه ای رنگ که عکسش رو بالا می بینید.



کیف سرمه ای رو تا سفر کربلام داشتم، اونجا تولدم بود و دختر عمم بهم یک کیف پول با طرح سنتی هدیه داد.

کیف خوبی بود. منتها من یک بار حسابی شستمش، تمیز شد، اما از هم باز شده الان!



این کیف باریک، محصول تبلیغاتی یک بانک خصوصی هست که ما از مادرمون گرفتیم. مدتی برامون کار کرد.

منتها زیپ نداشت که پول خردهامون رو توش بزاریم. برای آدمهای پولدار و اسکناسهای درشت طراحی شده گویا!



این کیف رو مادر گرامی از نیشابور برام خریدن یک سال. مادر و پدر رفته بودن سفر مشهد، روز میان اردویی! رفتن نیشابور، بعد چون من خونه دار! بودم، برام این کیف قلبناک! رو خریدن، مدتی ازش استفاده کردیم، تا کیف بعدی به دستمون رسید.



این کیف چرمی از یکی از اقوام گرامی به ما رسیده است. ما موقع عید و برای نگه داشتن عیدی هامون ازش استفاده میکنیم.



این کیف، تنها کیفی هست که خودم خریدم و مدتهاست ازش استفاده میکنم، خیلی دوستش میدارم.

خیلی جاداره و میشه هر مقداری پول خرد و کارت اعتباری و ... رو باهاش حمل کرد در مواقع لزوم.


و این کیف هم هدیه تولد ماست که چند روز پیش دوستی که برامون خریدن و آوردن.

کاش میشد که به جای کیف، دوستم پیشم بود...


+ بنده مشمول جمله " آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی " می باشم دوستان! :)