برای زندگی

چه مثالی میشد بهتر از این زد؟ حقا که شما استاد مُسَلَّمی

خعلی موقع ها که مقصر جلوه داده میشیم ب خاطر دفاع نکردن صحیح از خودمونه شایدم روششو بلد نیستیم نمیدونم :|

سوای حس فمینیستی گاهگاهی ک بم دس میده ولی انصافن لایک داش کامنتشون

2. آره مثال زیاده.. مثلاً این زنهای روانی که خیال می کنن هر زن مجردی دور و بر شوهرشون هست از همکار گرفته تا رهگذر حتی، قصد تور کردن شوهر تحفه شون رو داره و اینجوریه که همه جور بلایی سر بدبخت میارن از دعوا و درگیری گرفته تا تهدید به آبروریزی تو محله اونم وقتی دختره اصن خبر نداره چی به چی هس! 

آهان اینم یادم رفت بگم

بالاخره هرچی همنباشه تا یه جایی وطیفه انسانیمون ایجاب میکنه به طرف کمک کنیم

بالاخره این فرد مشکل داره

طبیعتا ب خیلیا مشکل داره

خب وقتی آدم در حد توانش کمک کنه چی میشه مگه

نجات انسان فقط به جان هست مگه؟!!

فقط این حدیث رو هم باید درنطر گرفت که انسان به خاطر دیگران حق نداره خودش رو جهنمی کنه

در غیر اینصورت فکر میکنم کمک کردن لازمه

:)

فیروزه ای جون سلام

آخرش نوشتم اگه خودم سالم باشم

در حالت سالم بودن هیچ خللی بهت وارد نمیشه

مثل کسی که میره پیش مشاور

اون مشاور که داغون نمیشه

میشه؟

ولی خب فرق اینجا با مشاور اینه که طرف خودش میخواد که میره پیش مشاور

ولی اینجا به زور میری طرفش!!

+ خنده یمان گرفت با کامنت آقا حبیب

:)

والا آدما رو نمی دونم، امّا در مورد ماشینا،

شما حین رانندگی چجوری میخواین بفهمین طرف ترمز بریده ؟
دو حالت بیشتر به ذهنم نمی رسه
یا طرف سرشو از پنجره میاره بیرون و داد میزنه ترمز بریده!
یا میخوره به یه جایی، و بعد تصادف توضیح میده که ترمز بریده!

مثال خوبی نیست به نظرم

تو این حالت اگر شما قبل از تصادف متوجه بشین طرف ترمز بریده (از حالت اول) و دنده معکوس هم کار نکنه وظیفه ی انسانیتون ایجاب می کنه جونش رو نجات بدین!
اگه راننده سوار یه خودرو سواریه و جلوش خلوته و دیواری چیزیه (چیزی غیر از انسان و چیزی که تصادف باهاش تلفات نداشته باشه)  وظیفه ی شما اینه که از ماشین فاصله بگیرین و حاشیه امن درست کنین و کمک کنین تا راننده بپّره بیرون و ماشین های دیگه زیرش نگیرن! (ضمن این که باید به راننده بگین قبل از پریدن به کمک فرمون جهت ماشین رو به سمت اون دیوار ببره)

اگر هم ماشین کامیونی چیزی باشه و جاده ی شلوغی باشه و پر آدم و اینا باشه و جایی نباشه که بی خطر بشه زد بهش، وظیفه ی شما ایجاب می کنه جفت راهنما رو روشن کنین و بوق زنان و چراغ زنان کنار یا جلوی کامیون حرکت کنین تا ماشین های رو به رو رو کنار بزنین تا کامیون به یه مانع قابل برخورد برسه و بعد برین کنار تا راننده بپره و کامیون بخوره به مانع!
اگر هم فضا شلوغ بود و سرعت راننده زیاد و ماشین های جلویی فشرده یا راه بسته بود و خلاصه چاره ای نبود، برین جلوی کامیون و از ماشین بپرین بیرون تا ماشین شما حائل بشه بین کامیون و ماشین های بعدی ای که بهش میخورن

حس می کنم کلا مثالتون افتضاح بود!

دیگه همه حرفا زده شده من سکوت می کنم :|

اون ترجیح هست نه ترجیه ^__^

قبلا نظر سائل رو داشتم. "درست کردن طرف"
اما بعد فهمیدم شاید طرف درست بشه اما خود آدم داغون میشه.
مثل اینه که نزدیک ماشینه بشی و هی بزنی بش تا سرعتش کم بشه!!!!
اون جون سالم شاید به در ببره و از حادثه بدتری جلوگیری بشه اما ماشین ما هم داغون میشه

عقب ایستادن، راهنما زدن و یا به پلیس راه خبر دادن رو الان ترجیه میدم. چون هیچی باارزش تر از خود ادم نیست

بالاخره میشه یه کاریش کرد

با دنده معکوس و این صحبتا

ولی بیشتر منظورم یه آدم بود تا یه ماشین!

اگه خودم آدم سالمی باشم سعی میکنم طرف رو کمک کنم

من از اونجایی که مخم یکم تاب داره

اگه ماشین جلوییم ترمز بردیده باشه و متوجه بشم

برا اینکه متوجه شدم و برا اینکه به باقی ماشینا صدمه نزنه چون نمیدوننن

چراغ راهنمای ماشین رو روشن میکنم و علامت میدم به باقی ماشینا و ب پلیس راه خبر میدم و  سعی میکنم پشتش آروم برم تا بتونه یه جا نگه داره!

مثال آدمیزادش رو دقیقا نمیدونم چه میکنم

دیدم و فاصله گرفتم.
هم روانم الان راحته هم آرامش دارم. هم احساس رضایت ^__^

مثال جالبی بود من که چیزی به ذهنم نمیرسه...

آره دیدم

جمله ی سنگینی بود,

مریم گلی نیدونم چیرا مث آدم معخولانه فک نیکنم ب فکرم رسید ک بگم اگ سرعتش کمه خوب میشه رف جیلوش بهد اون بزنه ب ماشین ما در نتیژه وایسه (فک کنم هشدار برا کبلی یازدهو زیادی دیدم) :دی
مثال خیلی خوبی بود برا حرف اصلی روان ب درک مقصر شدنه خیلی دردناکه... والا آدمای ترمز بریده مث من زیاد هس بیخیال مثال (مهلومه حوصله ندارم عایا)

اوهوم...

نع والا مثالی نمیاد 

اووووووووووخخخخخخخخ اصن روحیه 1 ماهو گرفتم

هنو کسی نظر نذاشته؟!!