آیکون یک مریمی خسته و کوفته، که صبح ساعت 7 از خونه رفته بیرون،

رفته باشگاه، بعد رفته عینک فروشی عینک پدر رو تعمیر کنه،

بعد رفته برای سفرش بلیت خریده، بعد اومده خونه،

بعد از ناهار رفته مراسم ختم، بعد رفته کلاس،

بعد رفته با خواهری و مصطفی هارد خریده،

بعد رفته مهمانی، بعد الان تازه اومده خونه نشسته.

کلی هم فردا کار داره... 


مصطفای خوابیده