فکر کن قراره امروز برم جایی و در مورد تو حرف بزنم،

فکر کن قراره به مردم بگم که تو چه کارهایی کردی،

اونوقت اون وسط چطوری مراقب باشم اشکم در نیاد؟

چطوری بقیه متوجه نشن که من ازین شرایط خسته ام؟

چطوری...؟

می بینی مریمت را؟ می بینی بدون تو چی بهش میگذره؟