از یک جایی به بعد دیگه حوصله نداری چیزی رو توضیح بدی، اجازه می دی هر کسی هرجوری خواست فکر کنه.

از یک جایی به بعد دیگه برات اهمیتی نداره که ابله فرض بشی، کار خودت رو میکنی و کاری به کار کسی نداری.

از یک جایی به بعد  آدم انگاری سِـر میشه، بی حس میشه، دیگه خیلی چیزها ناراحت یا خوشحالش نمیکنن.

از یک جایی به بعد دیگه خیلی چیزها مهم نیست، خودت مهم هستی و  کارهایی که دوست داری انجام بدی.

از یک جایی به بعد...