1- دوره ارشدم دوست داشتم تو یک کلاس روانشناسی شرکت کنم. هزینه کلاس چند برابر پس اندازم بود، تازه لپ تاپ خریده بودم و کلا حدود 20 تومن پول داشتم تو حسابم. تو سایت مذکور دیده بودم که مردم میان چک و چونه میزنن که پول کمتری بدن. مشکل اما پول کمتر نبود، من هیچ پولی نداشتم. یک ایمیل زدم به استاد مربوطه و گفتم میخوام تو کلاس شما شرکت کنم، اما شرایط مالی برای پرداخت یک باره هزینه کلاس رو ندارم. ایشون گفتن شما بیا و فکر پولش نباش. خردخرد پولش رو پرداخت کن. من تا جلسه آخر کلاس کل شهریه رو پرداخت کردم. کلاس خوبی بود و چون پول خوبی هم براش داده بودم، هنوز هم از آموزه هاش دارم استفاده می کنم.

2- این یک واقعیت هست. ما وقتی پولی برای چیزی پرداخت نکنیم قدرش رو نخواهیم دونست. بخوایم باور کنیم یا نه، معیارهای انسانی هم مادی شده، چه برسه به معیارهای علمی. زمان دبیرستان من که حدود 10 سال پیش بود، معلمی ریاضی ساعتی 100 هزار تومن بابت تدریس خصوصی پول می گرفت، به نظر من کار خوبی میکرد. چون مردم تا برای چیزی پول ندن قدرش رو نمی دونن. می دونید مهم ترین تفاوت ادکلن چند میلیونی با عطرهای چند ده هزار تومنی چیه؟ مهم ترین تفاوتشون همین حسی هست که به مصرف کننده میدن. شما وقتی ادکلن چند میلیونی به خودتون می زنید، حس خوبتری دارین، وگرنه برای کسی که به بوهای تند حساسه، فرقی نخواهد کرد و در هر دو صورت سردرد و تهوع خواهد گرفت.