1- دارم همه شجاعتم رو جمع میکنم که از کاری بیام بیرون. راستش از اول فکر میکردم سخت باشه، اما نه به این سختی. من آدمش نیستم، نمی کشم. نمی تونم اهانت ببینم و همش سکوت کنم. نمی تونم مدام تحقیر بشم و حرفی نزنم، به خاطر خدا. حس میکنم صبرم در این مورد بی نتیجه هست. فقط منجر به دلخور شدن و اذیت شدن بیش از حد خودم میشه و برام اشتغال ذهنی درست میکنه و آرامشم رو ازم میگیره. نمی دونم... امیدوارم که تصمیم خوبی بگیرم.

2- آیة الله قاضی طباطبایی، استاد علامه طباطبایی و آیة الله بهجت و ... بودن، تو کتاب "عطش" که در مورد زندگی شون نوشته شده، نقل شده ازشون که چهل سال مراقبه میکردن و محاسبه نفس و ... اما هیچ فتح بابی براشون صورت نگرفته بود. بعد از چهل سال یک باره همه درها به روشون باز شد، ایشون از درگذشتگانی هستن که در امورات این عالم هم دخل و تصرف دارن. صبر تلخ هست، اما میوه شیرینی داره... صبر بر چیز صحیح و الهی...