1- سریال "شاهگوش" رو اگر دیده باشین، یک سربازی بود که مدام این جمله رو تکرار میکرد که من که قراره معاف بشم، اگر فردا نه، حتما پس فردا نامه معافیم میاد و اینجوری خیلی اوقات احساس تعلق و مسئولیتی که لازمه کارش بود رو نداشت.

2- خیلی اوقات ما هم همینجوری هستیم. مثلا چون از کارمون راضی نیستیم و مدام ابن تو ذهنمون هست که از کارمون یک روزی استعفا خواهیم داد، اونجور که باید کار نمی کنیم، یا اگر هم کار میکنیم، نمی تونیم ازش لذت ببریم. اگر هم جایی کم گذاشتیم یا نقصی بود، به خودمون میگیم من که قرار نیست اینجا بمونم، پس مهم نیست.

3- مثالهای فراوان دیگه ای هست، یک رابطه عاطفی که فکر می کنیم بی سرانجامه، کشوری که می دونیم قراره به زودی ترکش کنیم، رشته ای که مورد علاقه مون نیست و به زور سر کلاسهاش حاضر می شیم، مقطعی که شروع کردیم و دیدیم کار عاقلانه ای نیست و...

4- حتی اگر قراره از کاری استعفا بدیم، حتی اگر قراره کسی رو ترک کنیم، حتی اگر قراره از کشوری بریم، حتی اگر قراره رشته مون رو عوض کنیم، و... تا لحظه ی آخر درست کار کنیم، درست عمل کنیم و زیبا خداحافظی کنیم. به بقیه کاری نداشته باشیم، شان خودمون رو حفظ کنیم و کم فروشی نکنیم.