دوران لیسانس یک بار دانشگاه یکی از اساتید بنام اخلاق رو دعوت کرده بودن.

ما تو سالن نشسته بودیم که ایشون اومد و بر خلاف عادت اکثر مدعوین از بین جمعیت گذشت

از کنار ما هم رد شد، نگاهش کردم، سرش پایین بود، به معنی واقعی کلمه ما رو نمیدید.

خیلی حرف زد برامون، خیلی هاش اصلا یادم نیست...

اما یک جمله اش همیشه تو ذهنم هست (نقل به مضمون)،

به ما گفت که هر موقع فتح بابی از طرف خدا، یا امتیازی از طرف بنده خدا بهتون داده شد،

فوری غرور نگیردتون که بعله! ما شایسته چنین چیزی بودیم و حق به حقدار رسید و ...

گفت حتما بپرسید چرا من؟ و چرا بقیه نه؟ اگر این سوال براتون پیش اومد شما بُردین... در غیر اینصورت...

گفت مثلا فرض کنید رئیستون میاد بهتون میگه این فیش حج رو بگیر برو مکه،

چون آدم باتقوایی هستی و ...گفت بپرسید چرا من برم و بقیه نرن؟

چرا من انتخاب شدم؟

گفت حتما بپرسید...