قطار که به خاک خراسان می رسد، انگار آب و هوا به یک باره تغییر می کند،
این سرزمین پهناور از شمال تا جنوب کیفیتی خاص و منحصر بفرد دارد،
مثل براده های آهن است که در جهت یک مغناطش قوی منظم شده است،
مغناطش قوی که دلهای همه مردم ایران هم جهت با آن است...

قطار به ایستگاه می رسد، خارج از ایستگاه وارد دنیای دیگری می شویم،
اتوبوس که در جاده حرکت می کند، تمام حسهای خوب سالهای قبل برایم زنده می شود،
جاده های خراسان جنوبی، بیابانهای طبس، سنگلاخی های دهلران، و دوستان خوبم...
به مقصد می رسیم، مدرسه ای با امکانات خوب (نسبت به سالهای قبل)
و دانش آموزانی پرانرژی و پر از حرف و سوال، و خدایی که اینجا نزدیکتر است...

بدون بال، با دستهای خالی، بی توشه، با عشق می توان پرید...

+ دوستان عازم سفر هستم، مثل تابستان قبل، حلال بفرمایید.