||  "بشیر بن خزیم اسدی" می گوید: در آن روز به دختر علی نگریستم،

به خدا زنی را سخنورتر از او ندیدم. گویا علی بود که صحبت می کرد.

با دست به مردم اشاره کرد که " ساکت باشید."
ناگاه نفس ها در سینه ها حبس شد و زنگهای کاروان از صدا افتاد. ||*


اینها را از زنی در کوفه نقل می کنند. این زن وقتی به شام رسید،

در جایی که تن مردان می لرزد، آنهم وقتی در هیئت اسیران وارد شام شده بود،

حرفهایی زد که تن یزید را لرزاند. این زن پیروز میدان کربلاست.

1400 سال است که ما درمورد آن روز حرف میزنیم،

معلوم است که این زن پیروز شده، گرچه تنها مانده و همه مردان طایفه اش را سر بریده اند...


* لهوف