۳۶ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

552، اگر...

1- اگر از زن بودن خودتون خسته شدین و احساس بدبختی مضاعف میکنید، پیشنهاد می کنم فیلم "چهارماه و سه هفته و دو روز" رو ببینید، که احساس بدبختی مضاعف تری بکنید و بعد خوشحال باشین که هنوز کلی جا داره تا بدبختی کامل، و توقعاتتون رو از زندگی تعدیل کنید.

2- اگر حس میکنید دنیاتون سیاه و سفیده و رنگی به زندگی تون نیست، به یاد بیارین بچه هایی هستن که تا حالا مدادرنگی ندیدن. بچه هایی که فقط مداد سیاه دیدن که با مدادتراش نه، که با چاقو می تراشن براشون... با خودتون فکر کنید دنیای این بچه ها چه رنگیه؟

3- شکست عشقی خوردین؟ به دخترخانم محجبه ای فکر کنید که همسن و سال ماست و تو سرمای زمستون تو میدون انقلاب رو سکوی کفش ملی می شینه و جوراب میفروشه... یک بار ازش جوراب خریدم. با کلی خجالت ازم پول گرفت... خیلی خجالت کشیدم...

4- اگر... به آوارگان سوری فکر کنید، به دخترهایی که همسن و سال ما بودن و همه امید و آرزوهاشون به باد رفته... به پسرهایی که جونشون رو برای این سرزمین از دست دادن... به مادرهای چشم به راه ... به ... 

می بینید غصه های ما چقدر کوچیکه؟

۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مریم بانو

551، کاش امسال زمستانی گرم باشد...

کاش امسال زمستان سرد نباشد، دلم برف نمی خواهد،
 دلم باران نمی خواهد، دلم میخواهد خورشید
در همه کره زمین بتابد و همه جا را گرم کند
 و مردم کوچکترین سوز سرمایی نبینند،
مخصوصا در محل زندگی آوارگان سوری در مرز ترکیه...
کسی چه می داند، شاید دوستان من در همان اردوگاهها باشند...
شاید همانجا باشند، شاید زنده باشند...

یعنی ممکنه زنده باشن؟ حالشون خوب باشه؟ کلیک

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مریم بانو

550، جمعه زمستانی

1- به همین سرعت چهل روز گذشت... امروز چهلم بود. بعد از این مدت، اگر آدم بدی باشیم و بقیه رو اذیت کرده باشیم یا خونشون رو توی شیشه کرده باشیم، به تجربه من حتی نمیگن "خدا بیامرزدش"، ته دلشون همه خوشحالن که ما مردیم و از دستمون راحت شدن. اما این فامیل ما " چراغ روشن ایل و قبیله ی ما" بعد از پدربزرگم بود، هنوز صداش از آخرین بار که رفته بودیم خونشون، تو گوشم هست... :(

2- جدیدا کم حرف شدم، خیلی کم حرف تر از قبل. فکر کنم دارم مصداق مصاحبه رییس اینستاگرام  میشم که می گفت محتوا در دنیا داره از متن به سمت تصویر حرکت میکنه. مدتهاست که حتی آواز هم نخوندم. صدامم گرفته همش. حرفم نمیاد اما. حوصله بحث کردن ندارم. دارم عادت میکنم که بشنوم و رد بشم و بعد هم فراموش کنم. نمی دونم نشونه خوبیه یا نه، اما کلا اهمیت بعضی چیزها برام کم شده.

3- تو تاریخ نوشته شده که دیشب شب ازدواج ملکه حجاز با رحمه للعالمین بوده است، با جوانی یتیم و بی پول اما درستکار و امین و صادق که پانزده سال بعد در 40 سالگی به پیامبری مبعوث شده. قبلتر در مورد عشق حضرت خدیجه به محمد امین (صلوات الله علیه)، که سعدی اون رو به زیبایی سروده مطلبی نوشته بودم، می تونید اون مطلب رو از اینجا بخونید. :)

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مریم بانو

549، عشق نانی!

یک نونوایی نزدیک منزل ما هست که دو نوع نون می پزه، هم سنگک و هم بربری. قبلتر ها، گاه گداری که مادر و پدر مسافرت بودن یا شرایط خاصی پیش میومد؛ من می رفتم ازین نونوایی نون میخریدم. شاطر بربری یک شاگردی داشت که همیشه خدا سرتا پاش از آرد سفید بود. چند باری که می رفتم یک خانومی میومد نون میخرید که انگاری نامزد این شاگرد آردی بود. پسره تا این دخترو می دید کلی ذوق می کرد و همیشه ازش میپرسید چند تا نون میخوای؟ و مثلا وقتی میگفت  4 تا، به صندوق دار میگفت بهش 5 تا نون بده و ازش پول هم نگیر. دختره لبخند می زد و قند تو دلش آب می شد، پسره هم از دیدن لبخند دختره کیفور میشد... دنیایی بود دیدن این عشق بامزه. :)

۹ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
مریم بانو

548، یک روز پرکار

1- امروز کلی کار داشتم، صبح تا ساعت 1.45 بیرون بودم و مشغول کار و حسابی سرگرم. بعد هم اومدم ناهار و شاگردم اومد. راستش تا حالا به کسی مشتق درس نداده بودم! برای همین فکر میکردم شاید فراموشم شده باشه، اما شاگردم موقع رفتن کلی ذوق زده بود که چقدر مشتق آسونه و من چقدر خوب براش توضیح دادم مطلب رو. حالا تا امتحانش بازم میخواد بیاد. دانشجو هم دانشجوهای قدیم!

2- این روزها همه سخت مشغول بافتنی هستن، مریمی اما چپ دسته و بافتنی بلد نیست. به جاش کارهای خونه رو انجام میده، تمیزکاری میکنه، مرتب میکنه آشپزخونه رو، جارو میکشه تا مادرش دونه دونه براش مانتو ببافه.

3- همیشه طوری زندگی کنید و طوری کار کنید که وقتی از رابطه با کسی یا از محیط کاری خارج شدین، هیچ کسی به هیچ طریقی نتونه جای شما رو پر کنه. طوری که مدیر شما همیشه حسرت از دست دادنتون رو بخوره و شریک عاطفی تون همیشه غصه بخوره که چرا لیاقت نگه داشتن شما رو توی رابطه نداشت. راهش رو حتما می تونید پیدا کنید. بهش فکر کنید. :)

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مریم بانو