۴۰ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

453، موفقیت

یک بخش مهم از مفهوم موفقیت در زندگی،

موفقیت ما در رابطه های دوستانه ماست.

یعنی کسانی باشند که با شادی ما خوشحال شوند

و با ناراحتی ما اشک بریزند.

موفقیت با بودن این افراد است که معنی پیدا می کند،

باید برای این بُعد موفقیت وقت گذاشت،

وگرنه ما مانند کارگردان صحنه تئاتری خواهیم بود،

که تماشاچی برای تماشای این تئاتر بی نظیر نخواهیم داشت.

این قسمت معمولا کمتر دیده می شود،

فرصت نمیگزاریم برای جمع کردن تماشاچی...



+ برداشتی از یکی از فایلهای صوتی رادیو مذاکره محمدرضا شعبانعلی

۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
مریم بانو

452، ماشین ها و آدم ها

تا حالا شده در حین رانندگی متوجه بشین که ماشین جلویی ترمز بریده؟
چکار میکنید توی این شرایط؟ اصلا به نظرتون چکار باید کرد؟
نمیشه ازش سبقت گرفت و ردش کرد، چون نزدیک شدن بهش خطرناکه.
تنها کار معقولی که میشه کرد، اینه که یک فاصله ای رو در کل مسیر باهاش حفظ کرد،
گفتم که نمیشه بهش نزدیک شد، چون ممکنه تصادف بشه و شما مقصر خواهید بود...

بعضی آدمها مثل ماشین های ترمز بریده هستن، غرق در مشکلات کوچیک و بزرگ،
غرق در سوء تفاهمات، درگیری های ذهنی و مشکلات خودساخته شون،
مثل ماشین های ترمز بریده، فاصله رو باهاشون حفظ کنید،
چون در تصادمهای انسانی، روان ماست که آسیب میبینه،
بدتر اینکه این ما هستیم که مقصر جلوه داده میشیم...

+ مثالی ازین آدمها توی ذهنتون هست؟


۲۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
مریم بانو

451، و فدیناه بذبح عظیم...

1- امروز دعای امام حسین در روز عرفه رو خوندین؟

یک آقایی با خداوند در صحرای عرفات اینجوری مناجات میکنه

و بعد حجش رو به عمره تبدیل میکنه، نمی مونه تا فردا که گوسفند ذبح کنه،

میره به مقتل، به کربلای خودش ...


2- در مورد آیه 107 سوره ی صافّات " و فدیناه بذبح عظیم" در تفسیر المیزان آمده است:

یـعـنـى ما فرزند او را فدا دادیم به ذبحى عظیم که - بنا بر آنچه در روایات آمده - عـبـارت بـود از قـوچـى کـه جبرئیل از ناحیه خداى تعالى آورد. و مراد از (ذبح عظیم ) بـزرگـى جـثـه قـوچ نـیـسـت، بـلکـه چـون از نـاحـیـه خـدا آمد و خداى تعالى آن را عوض اسماعیل قرار داد عظمت داشت.


3- زینب کبری (س)، هم‌او که در صحرای کرب و بلا چیزی جز جمال ندید،

در کنار پیکر پاره پاره برادرش حسین (ع) چنین عرض کرد:

"اللهمَ تَقَبَّل مِنّا هذا القُربان"

خدایا این قربانی را از ما بپذیر.





۱۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
مریم بانو

450، صاحب عرفات

دوست عزیزی دارم که تازه باهاش آشنا شدم،

یعنی چند ماهی میشه، یک سیده خانم هست،

دیشب داشتیم حرف می زدیم، موقع خداحافظی بهم گفت:

_خواب عرفات ببینی، خواب صاحب عرفات.

+ صاحب عرفات؟

_همونی که شبای عرفه میون چادرای حاجیا قدم میزنه.

+ما خوابشم نمی بینیم

_دیگران گر به تماشای جمال تو خوشند/ ما شب و روز به یک وعده ی دیدار خوشیم.




 

وقت تکبیـر و دعـا و صلـوات است امــروز
صاحب عصر و زمان در عرفات است امروز
کـاش ایـن عـرفـات آخـــر هجـــران باشد
صبـح فـــردا فـــرج مهــدی زهـــرا بـاشد


۸ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
مریم بانو

449، آوارگی

آیا شما اتاق اضافی ندارید؟ آیا شما جای اضافی ندارید؟

من آواره شده ام...

اتاق ما نم گرفته و من با کلیه وسایلم

به همراه خواهر گرامی، توی سالن پذیرایی زندگی میکنیم.

همه وسایلمان در خانه پخش و پلاست...



دلم یک لحظه رفت پیش دوستان سوری... کاش زنده باشن.... :(


۱۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
مریم بانو